اشرف غنی گفته است که عاملان انفجار انتحاری با آمبولانس در کابل "صلحپذیر نیستند و دروازه صلح برای آنها باز نیست". او همچنین هشدار داده که عاملان این رویدادها فقط عزم و اراده کامل دولت و مردم افغانستان را برای "نابودی کامل" خود شاهد خواهند بود.
این موضع آقای غنی به شکل معناداری پس از آن اعلام شد که دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا پس از حمله انتحاری چهارراه صدارت کابل گفت که دیگر با طالبان صلح نمی کنیم!
لذا اشرف غنی با اشاره به حمله خونین هفته گذشته در کابل گفت که جنگ را به این دلیل ادامه میدهد؛ زیرا کسانی که به این "عمل شنیع" دست زدند، غیر از جنگ راه دیگری ندارند.
آقای غنی با اشاره به اینکه صلح خواست ملت افغانستان است، گفت که آغوش بزرگ ملت افغانستان به روی کسانی که صلح را می پذیرند، باز است؛ "ولی تعهد به صلح به معنی این نیست که ما آرام مینشینیم."
موضع تازه آقای غنی، صرفا ارزش تبلیغاتی دارد و فقط به منظور آرام کردن فضای داخلی پس از رویداد تکان دهنده و خونین تروریستی اخیر، صورت می گیرد.
آقای غنی می داند که چگونه بر موج کاذبی سوار شود که پس از این رویداد، ایجاد کرده است.
شاید در نگاه نخست، تصور شود که با این سخنان و موضع گیری ها، طالبان به عنوان عامل اصلی و مستقیم حمله های تروریستی اخیر به ویژه قتل عام مهیب چهارراهی صدارت، دیگر برای همیشه، امکان و فرصت مصالحه با دولت را از دست داده اند و گزینه ای جز جنگ تا نابودی در اختیار ندارند.
این دقیقا همان چیزی است که از موضع گیری تازه رییس جمهور غنی می توان به دست آورد که اگر این گونه باشد، روند صلح باید تعطیل شود، شورای عالی صلح منحل گردد و تمام توان و تمرکز دولت و نیروهای خارجی، صرف سرکوب و نابودی طالبان در میدانهای نبرد شود؛ اما این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
اشرف غنی می گوید حمله اخیر، صلح طلبان را از جنگ جویان طالبان، تفکیک کرد و اکنون او بهتر می تواند تصمیم بگیرد که با چه کسانی صلح کند و با چه گروه هایی بجنگد.
این رویداد اگر واقعا اتفاق افتاده باشد، خبر خوشحال کننده ای است؛ اما مسأله مهم این است که آقای غنی بازهم مشخص نمی کند که با طالبان به مثابه یک طرف واحد و منسجم، صلح می کند یا می جنگد.
تفکیک صلح طلبان و جنگجویان طالبان هم یک بازی خوشایند زبانی است و هرگز واقعیت ندارد؛ زیرا مسؤولیت رویداد کابل را تروریست های طالبان بر عهده گرفتند و طالبان؛ گروهی یکپارچه، مزدور پاکستان و عامل اصلی جنگ و خون ریزی در دو دهه اخیر افغانستان هستند.
اینکه گروهی از آنها پس از مرگ ملا عمر، تحت لوای دولت افغانستان، از گروه اصلی طالبان، منشعب شده اند، چیزی از بار مسؤولیت گروه اصلی طالبان در خون ریزی های اخیر کابل، کم نمی کند.
پس چگونه می توان صلح جویان و جنگ افروزان طالبان را تفکیک کرد؟
بدیهی است که این یک موضع گیری احساسی- حماسی به منظور سوار شدن بر موجی است که اگر به سمت و سوی دیگری هدایت نشود، بنیاد حکومت غنی را خواهد برد.
طی چند روز گذشته به وضوح شاهد بوده ایم که تمام توان دستگاه تبلیغاتی حکومت، بر این اصل ممرکز شده که با برانگیختن شدیدترین موج احساسات ضد پاکستانی، از بار انتقادهای کوبنده و ویرانگر از عملکرد دستگاه های امنیتی بکاهد و سخنان اخیر آقای غنی نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
با این وجود، هرگز نباید تصور کرد که طالبان، فرصت صلح را از دست داده اند؛ زیرا فرصت ها و کارت های قابل استفاده در بازی صلح، مستقیما با وضعیت جناح های درگیر در میدان جنگ، ربط دارد.
بر پایه این اصل، هر گروهی که در میدان جنگ، در موضع تهاجم و کنش بوده و دست برتر را داشته باشد، در عرصه صلح نیز صاحب امتیازتر خواهد بود و این همان چیزی است که در حال حاضر، در باره طالبان کاملا صدق می کند؛ مگر آنکه غنی و ترامپ، وضعیت را در میدان جنگ به نفع جبهه ضد طالبان، دگرگون کنند؛ اتفاقی که به دلایل سیاسی و امنیتی و نظامی فراوان، بعید است دست کم در آینده نزدیک، رخ بدهد.
عبدالمتین فرهمند--
خبرگزاری جمهور