در نتیجه دو انفجار در منطقه "شش درک" کابل دستکم ۲۵ نفر کشته و ۴۹ نفر زخمی شدند. ۹ خبرنگار در بین شهدا و هفت خبرنگار در بین زخمی شدگان هستند.
گفته میشود انفجار دوم در تجمع خبرنگارانی که مشغول پوشش انفجار اول بودند رخ داده است.
در این رویداد خانم محرم درانی، عبادالله حنان زی و سباوون کاکر، خبرنگاران رادیو آزادی، یارمحمد توخی، تصویربردار تلویزیون طلوع نیوز، غازی رسولی و نوروزعلی خبرنگار و تصویربردار تلویزیون یک، شاه مری فیضی، عکاس خبرگزاری فرانسه، سلیم تلاش و علی سلیمی، خبرنگار و تصویربردار تلویزیون مشعل شهید شدند.
فدراسیون خبرنگاران، حمله تروریستی امروز را "جنایت" خوانده و گفته است این حمله در قلب کابل و در حوزه سبز، نشان دهنده کوتاهی جدی حکومت در تامین امنیت است.
درخواست از نهادهای حقوقی بین المللی برای پیگرد تازه ترین جنایت تروریزم تکفیری بر علیه خبرنگاران بی دفاع افغانستان، پیش از آنکه یک گزینه قدرتمند و مؤثر و سودمند و ثمربخش برای تنبیه عوامل این فاجعه هولناک باشد، نشانگر وضعیت ترحم انگیز اصحاب رسانه افغانستان است که چگونه بی دفاع و بی حفاظ، در زمینی پوشیده از ماین، برای عشق به آزادی، مشق خون می کنند و قربانی می دهند و در نهایت، هیچ قدرتی به داد آنها نمی رسد.
این درخواست در عین حال، نشان می دهد که در کشوری که میزبان هزاران نیروی خارجی است و دولت آن، مستمرا حمایت و تقویت آزادی بیان را یکی از دستاوردهای طلایی خود طی کمتر از دو دهه اخیر می داند، عرصه کار خبرنگاری همچنان خونین و خشونت بار و خطرخیز است و وقتی خبرنگاری شهید می شود، یعنی بی پشتوانه ترین طیف اجتماعی و فرهنگی این کشور، غریبانه و مظلومانه، از میان رفته است و هرگز نباید انتظار داشت که تمهیدات فوق العاده ای برای تنبیه و مجازات عوامل جنایت و یا دست کم تکریم و بزرگداشت از مبارزات و دستاوردهای قربانی در نهادینه کردن فرهنگ دفاع از آزادی و آگاهی و افشای حقیقت و انعکاس واقعیت، صورت بگیرد.
این امر به فاجعه هایی نظیر فاجعه خونین و غم انگیز روز دوشنبه در کابل، عمق و دامنه دوچندان می بخشد و به این ترتیب، غربت و مظلومیت خبرنگاران و اصحاب رسانه را در سرزمین نفرین شده و استبدادزده افغانستان دو برابر می کند.
این در حالی است که خبرنگاران برای دست یافتن به افق های آزادی و وسعت کرانه های آگاهی و افشای حقایقی که حق مردم و مخاطبان است و بازتاب بی پرده و بی هراس واقعیت های جاری در زیر پوست جامعه و جهان پیرامون خویش، مبارزه می کنند. آنها به عشق آزادی، مشق خون می کنند و از جان و هستی و زندگی شان مایه می گذارند تا حقیقتی برملا شود. در چنین شرایطی آنها مستوجب مرگ هایی چنین تلخ و فجیع و استخوان سوز و بی رحمانه نیستند.
این مرگ های جمعی و غم انگیز باید هزینه سنگینی روی دست داعش خون آشام و حامیان شناخته شده آن بگذارد و اصحاب قدرت را به کرنش و تواضعی حقارت بار در برابر اصحاب رسانه وادارد که نتوانسته یا نخواسته اند مانع از بروز این جنایت شوند؛ اما این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
در چنین شرایطی، این جامعه رسانه ای افغانستان است که با استفاده از قدرت رسانه، کانون های قدرت را تحت فشار مضاعف قرار دهد و هزینه هایی را بر داعش و حامیان آنها بار کند.
این امکان برای رسانه ها چه از راه تحریم پوشش خبرهایی مربوط به تروریزم و مبارزه با تروریزم و چه از مسیر افشای حقایق تکان دهنده پشت پرده در خصوص پروژه داعش، دست های دخیل در این پروژه و اهداف و راهبردهای پنهان در کشاندن داعش در افغانستان و نیز فرایند وقوع رویدادهای به اصطلاح «تروریستی» منسوب به گروه های هراس افکن از مبدأ تا مقصد و از ایده تا اجرا، کاملا فراهم است و اگر رسانه ها در این زمینه ها همسو و هماهنگ عمل کنند، بی تردید، در کمترین زمان ممکن، تحولات عظیمی در دولت و بیرون از دولت، هم در عرصه امنیت رسانه ها و حمایت واقعی از آزادی بیان و هم در زمینه مبارزه با تروریزم تکفیری و سرکوب داعش و جلوگیری از پیشرفت این پروژه مخوف فرامنطقه ای در کشور ما، رخ خواهد داد.
محمدرضا امینی-
خبرگزاری جمهور