صبح امروز دوشنبه ۱۴ جوزا، انفجار انتحاری در نزدیکی نشستی که با شرکت صدها عالم دینی در خیمه لویه جرگه در غرب کابل برگزار شده بود، رخ داد.
مولوی گل احمد صدیقی؛ معاون شورای علمای کابل گفت که در این انفجار انتحاری، ۸ نفر از علمای افغانستان کشته و ۱۹ نفر دیگر زخمی شدهاند.. آقای صدیقی افزود که شماری از نیروهای پولیس نیز کشته و زخمی شدهاند.
نجیب دانش؛ سخنگوی وزارت داخله قبلا گفته بود که در این حمله انتحاری ۷ نفر کشته و ۹ نفر زخمی شدهاند.
وزارت صحت عامه اعلام کرد که تاکنون ۷ کشته و ۲۰ زخمی به مراکز درمانی منتقل شدهاند.
صدها نفر از علمای دینی از سراسر افغانستان امروز در کابل جمع آمده و در فتوایی اعلام کردند که جنگ جاری افغانستان ناروا است و از طرفین جنگ خواستند آتش بس اعلام کنند. در این فتوا آمده که حملات انتحاری حرام و قربانیان جنگ افغانستان افراد بیگناه هستند.
حمله انتحاری امروز نشان داد که صفیر گلوله جنگ، سریع تر از سفیر صلح حرکت می کند و تلاش مذبوحانه دولت برای رخنه در رویکرد خشونت محور تروریست های خون آشام، بسیار زودتر از آنچه انتظار می رفت، پاسخ گرفت؛ پاسخی خونین و مرگبار.
اگرچه گروه تروریستی طالبان، دست داشتن در این حمله را رد کرده است؛ اما تفاوتی نمی کند که چه گروهی مسؤول آن بوده است. آنچه اهمیت دارد این است که نشست های علمایی و استفاده ابزاری از تریبون های دینی برای مشروعیت زدایی از جنگی که مبنای دینی ندارد و تأمین صلحی که هرگز قرار نیست در راستای اهداف و آموزه های دین، صورت بگیرد، محکوم به شکست است و با تروریست ها فقط باید با زبان خود شان، حرف زد؛ زبان خشونت و خون، زبان آتش و آهن، زبان جنگ و جنون، زبان مرگ و مصیبت و زبان فنا و فاجعه.
این رویداد تروریستی همچنین نشان داد که صدای جنگ، بلندتر از فراخوان صلح است و تا زمانی که موازنه ای معقول میان این دو برقرار نشده و یا صدای صلح خواهی بر صفیر جنگ طلبی، غلبه پیدا نکرده است، نمی توان به نتایج و پیامدهای چنین نشست هایی امید بست.
برای کسب نتیجه مطلوب از این نشست ها، دولت باید همزمان با عزم و اراده ای آهنین در میدان های نبرد نیز حضور پیدا کند تا صلح خواهی از موضع قدرت صورت بگیرد و تروریست ها هم این پیام را دریافت کنند که جز گردن گذاردن به صلح، راهی برای پیروزی ندارند.
دولت باید از معامله و مماشات با تروریست ها دست بردارد.
موضوع مهم دیگر، حضور سنگین نیروهای نظامی و جاسوسی و سیطره سیاسی قدرت های بیگانه و خارجی در کشوری مسلمان و مستقل است.
تا زمانی که این معضل، حل نشده و مبانی مجاب کننده و مشروعیت بخشی برای این حضور از نظر شرعی، تبیین نگردیده، نمی توان انتظار داشت که مشروعیت زدایی یکجانبه و سفارشی علمای دینی از جنگ تروریست ها علیه دولت و مردم افغانستان، نتیجه مورد انتظار را در پی داشته باشد.
علمای دینی شرکت کننده در این اجلاس و سایر نشست های مشابه، باید به این پرسش مهم هم پاسخ دهند که اگر حملات انتحاری و خشونت و جنگ تروریست ها علیه مردم مسلمان افغانستان، حرام شرعی است، پس حضور هزاران نفری و بی حساب و کتاب نیروهای خارجی و سازمان های جاسوسی و قدرت های بیگانه در سرزمین ما چه توجیهی از نظر شرع و قرآن و قانون و عرف و سنت دارد؟
آیا این همان چیزی نیست که همچنان به تروریست ها امکان سربازگیری از میان طیف سنت زده و شبه مذهبی فاقد درک و تشخیص و درایت خردمندانه را می دهد؟
نکته دیگر اینکه علمای دینی اجتماع کننده با فراخوان سفارشی دولت، همزمان باید جسارت و تهور و آزادگی مورد نیاز برای نقد و چالش عملکردهای غیر دینی و بعضا ضد دینی دولت را نیز داشته باشند؛ دولتی که از سوی قدرت های خارجی تغذیه و تأمین می شود تا حق مردم اش را غصب کند، رأی آنها را مورد دستبرد قرار دهد، قانون اساسی را تعلیق کند، به روی جنایت های آشکار خارجی ها علیه مردم خویش، چشم بپوشد، از تروریزم حمایت کند و به قوم گرایی و تفرقه افکنی و غصب و انحصار قدرت و فساد و اختلاس و تاراج ادامه دهد، آیا می تواند به رهیافت های دینی برای بن بست صلح و جنگ، امیدی داشته باشد؟
عبدالمتین فرهمند-
خبرگزاری جمهور