استقلال افغانستان به تاریخ 18.08.1919 و اهداف بلند نظام عسکری در افغانستان
هدف ارتش (عسکری) بطور معمول حصول امنیت و دفاع از کشور است. وظیفه نظام عسکری دفاع از وطن، سرحدات، مردم و متحدانش می باشد و جامعه را از خطراتی که در کشور ایجاد میشود محافظت می کند.
بطور فشرده:
جلوگیری از اختلافات بین المللی و مبارزه با تروریزم بین المللی
حمایت از شرکای اتحاد نظامی ( مانند ناتو )
حفاظت از داخل کشور و شهروندان
نجات و تخلیه در صورت حادثه
مشارکت و همکاری با کشورهای ذی علاقه
کمک های متقابل ارتش( عسکری) با دفاتر و دستگاههای خیریه و کمکی در مقابل حوادث طبیعی .
تنش ها بین کشورها میتواند منازعات جنگی را تحریک کند و تهدیدات دیگری مانند تروریزم هم باعث جنگ میشود.
امروزه نیروهای مسلح در افغانستان و جهان بیشتر با گروه افراطی مذهبی ( طالب و داعش و امثالهم درگیر هستند. علاوه بر این وظیفه ارتش و عسکری جمع آوری اطلاعات و ماموریتهای بین المللی صلح است و جنگهای سایبری هم جزو وظایف ارتش است.
علاوه بر دفاع کشور ارتش دارای مسئولیت های گسترده ای مانند حفظ صلح، کمک ها در حالت فجایع طبیعی مانند سیل و زلزله و طوفان را هم اجرا میکنند.
همچنین نظام عسکری در یک کشور و ( جهان ) بسیار پر هزینه و پرمصرف است و بخش مهمی از هزینه های دولت را در عسکری مصرف میکنند .
از این لحاظ اتحادهای نظامی وجود دارد ( ناتو، سابق پکت وارسا و پکت سنتو و غیره.. ) که مصارف را مشترکا به عهده میگیرند و تقسیم وظایف بین کشورها وجود دارد.
نظام عسکری در توسعه تخنیک هم نقش مهمی دارد. به عنوان مثال تلویزیون و انترنت و جی پی اس gps در اصل در نظام عسکری توسعه یافت. و در ابتدا تنها توسط ارتش استفاده میشد.
گروههای صلح در اروپا و جهان البته در مورد ارتش انتقادهای اخلاقی هم دارند. و نظام عسکری را که جنگ و تخریب و قتل در قبال دارد نکوهش میکنند و گروههای مخالف نظام عسکری میگویند برای حل تنش ها نباید از اسلحه استفاده نمود. برای رسیدن به صلح جلوگیری از درگیری های مسلحانه شود و به راههای دیپلماسی و تفاهمی نیاز است.
قراردادهای بین الملل برای جلوگیری از درگیری های مسلحانه توافقنامه های بین المللی می باشد که در کنوانسیون ژنو و هالند این قراردادها درج هستند. همچنان قطعنامه های سازمان ملل متحد خشونت ها را بررسی میکنند که البته در عمل شیوه های بررسی با بودن جنگهای متعددی که فعلاً در جهان است درست عمل نمیکنند و خلأهایی هم دارد
ارتش و نظام عسکری افغانستان بطور فشرده در صد سال اخیر
ویکی پدیا مینویسد که در زمان امیر حبیبالله خان ارتش افغانستان انکشافات خوبی نمود. در ضمن مدارس تأسیسات آموزشی ارتش را بنیاد گذاشت. از آن جمله مکتب حربیه برای اکمال کادرهای افسری ارتش در کابل تأسیس شد که بعدها جوانان فنون نظامی را میآموختند. در زمان اعلیحضرت غازی امانالله خان به منظور تقویه ارتش افغانستان اسلحه جدید از آلمان، انگلستان، ایتالیا و بلجیم خریداری گردید.
در زمان غازی امانالله یک قطعه نمونه نیز تشکیل شد، افسران و آموزگاران ترکی برای آموزش افسران افغانی استخدام شد، بعضی افسران برای کسب تحصیلات نظامی به ترکیه رفتند. (تصاویری از افسران ارشد افغانی در ترکیه. در بین افسران ارشد افغانی پدرم برگد حبیب الله هم در اکادمی نظامی ترکیه تحصیل نمودند و در سفر ترکیه با شاه امان الله خان همراه بودند)
در زمان غازی امان الله چند بال هواپیما و چند ضرب توپ خریداری گردید. اما آنطور که باید، ارتش در زمان سلطنت غازی امانالله خان پیشرفتی ننمود. زیرا افغانستان یک کشور آزاد بود و هم انقلاب سوسیالیستی در اتحاد شوروی مخالف مستعمره جویی بود.
تصور نمیشد که انگلیس مداخله کند. ارتش افغانستان در این سده توانست در سه جنگ افغان و انگلیس موفق شوند ( پدرم حبیب الله در جنگ سوم افغان انگلیس در جبهه جنوبی با نادرخان همکار بودند)
شاه امان الله خان سرزمین خویش را از شر استعمارگران نجات داد و آزاد ساخت.
فرمان نادرخان عنوانی پدرم برگد حبیب اله: ( ... عالم انگریز تحت رهبری امان الله خان شاه وطندوست و مترقی، استقلال افغانستان را برسمیت شناختند و در جبهه های خود آتش کنید و جشن بگیرید!...)
سقوط سلطنت غازی امانالله که توسط انگلیس با کمک افراطیون مذهبی و حریفان شاه امان الله خان پلان شد؛ گروههای مذهبی و حریفان شاه امان الله خان اغتشاش نموده و شاه دموکرات امان الله خان فرار نمود. ( روزنامه آلمانی FAZ در رابطه با فرار امان الله خان سر افسر نادرخان را غاصب تاج Thronräuber نامید ) یک دوره اغتشاش در کشور بوجود آمد و این ارتش ( عسکری ) از بین رفت.
عهد محمدظاهر شاه در افغانستان، دوران انکشاف کمی و کیفی ارتش افغانستان بهشمار میرود مخصوصاً زمان نخستوزیری محمد داودخان که به تاریخ ۶ سپتامبر ۱۹۵۳ از طرف اعلیحضرت محمد ظاهرشاه به تشکیل کابینه موظف شد. سردار محمد داود در پهلوی عهده صدارت در رأس قدرت دفاعی کشور نیز قرار گرفت. وی برای تقویت کمی و کیفت ارتش و تجهیز و تسلیح آن علاقه وافری داشت. روی این منظور به ایالات متحده آمریکا رو آورد. اما تقاضاهایی که سردار محمد داود در زمینه کمکهای نظامی از ایالات متحده آمریکا نموده بود، بینتیجه ماند و بر عکس آمریکا در سال ۱۹۵۳ کمک نظامی خویش را به پاکستان وعده داد. این امر باعث تأثر داود خان گردید و تحقق این کمکهای نظامی را به پاکستان برای امنیت کشور خطری جدی پنداشت. مخصوصاً که حل مسئله پشتونستان بین افغانستان و پاکستان در سرخط مرام حکومت وی قرار داشت.
سردار محمد داود از تلاشهای دیپلماتیک با ایالات متحده نیز مأیوس گردید. بالاخره سردار محمد داود از نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا که در سال ۱۹۵۴ به کابل آمده بود تقاضای رسمی نمود اما ریچارد نیکسون با تقاضای موصوف توافق نکرد. این یک دلیل واضح بود که آمریکا در مورد این کشور برنامه داشت تا افغانستان مسلح به سلاح روسی شود. در اخیر افغانستان یک منطقه زور آزمائی بین این دو ابرقدرت گردد.
لهذا سردار محمد داود ناچار به اتحاد شوروی روی آورد. اتحاد شوروی که آرزومندی شدیدی داشت تا همسایه جنوبی اش از لحاظ نظامی و اقتصادی به وی وابسته باشد، تقاضای افغانستان را لبیک گفت و در سال ۱۹۵۸ با ورود اولین دسته سلاح و تکنیک محاربوی شوروی به افغانستان همکاری نظامی شوروی تحقق یافت.
در سال ۱۹۵۸ ارتش افغانستان با سلاح ثقیل و خفیف، طیارات و سلاحهای مدرن ضدهوایی و زرهی پیشرفته، تجهیزات و تکنیک عصری جنگی مجهز گردید. به این صورت دوره صدارت سردار محمدداود دوره رشد و ارتقای کمی و کیفی ارتش افغانستان بهشمار میرود. ارتش افغانستان مطابق به قانون وقت حق شمولیت به هیچ سازمان سیاسی را نداشت. همین، زمینه را برای روسها مساعد ساخت تا در میان ارتش کار زیرزمینی نمایند.
در سال ۱۹۷۹ قوتهای نظامی شوروی داخل خاک افغانستان شدند که در نتیجه باعث جنگ در افغانستان گردید. در این زمان تا خروج قوتهای شوروی از افغانستان، قوتهای شوروی و ارتش افغانستان فعالیتهای مشترک داشتند و ارتش افغانستان مجهز به سلاح و تکنیک محاربوی پیشرفته شد و از احضارات محاربوی عالی برخوردار گردید و تا سطح دفاع مستقلانه تا آغاز حکومت دکتور نجیب الله ارتقا یافت. در هشت ثور سال ۱۳۷۱ ارتش افغانستان توقع داشت مجاهدین به آنها وحدت نموده در حفظ ارتش بکوشند؛ ولی برعکس تمام سلاح و مهمات افغانستان از طرف مجاهدین به حکومت پاکستان فروخته شد و کشور در دو دهه بدون سلاح و ارتش باقیماند. در این دو دهه هرج و مرج حاکم شد و نبود قانون و سطح جرم به حد نهائی بالا رفت.
ارتش جمهوری اسلامی افغانستان
اردوی ملی افغانستان در سال ۱۳۸۲ ه.ش با همکاری دولت آمریکا تأسیس و هر سال به کمک کشورهای کمککننده توسعه یافته است. در آینده نه چندان دور تشکیلات آن از نگاه تعداد عساکر، کارمند، سلاح و تجهیزات نظامی مجهزتر خواهد شد. در ۲۸ ژانویه سال ۲۰۱۳ تعداد نیروهای مسلح افغانستان به ۳۵۲۰۰۰ هزار تن رسیده بود که مساوی با اردوی پاکستان میباشد)
افغانستان منابع سرشاری دارد (مقاله من با عنوان : منابع سرشار افغانستان در سایت جمهور). و از نگاه موقعیت جغرافیای در وسط آسیا برای ابر قدرتها مهم است. متاسفانه دولت افغانستان ضعیف است و عدالت و امنیتی نیست. هدف اصلی کمکهای سرشار نظامی واشنگتن به افغانستان این است که ایالت متحده امریکا در منطقه ساکن باشند و از نفوذ قدرت مسکو و چین در آسیای میانه جلوگیری کنند.
با آمدن ترامپ دشمن دیگری چون ایران هم در لیست واشنگتن اضافه گردیده به کمک پترودلار عربستان میخواهند از راه افغانستان حکومت ایران را هم نسق کنند. بدا بحال مردم افغانستان که چهل سال دامنگیر جنگهای تحمیلی هستند.
تصاویر سر افسران افغان از البوم شخصی
انجینیر عنایت الله حبیب- هامبورگ