امریکا و نقابی که فرو افتاد

به دنبال ترور جنرال قاسم سلیمانی؛ فرمانده محبوب و مقتدر نیروی قدس سپاه پاسداران ایران از  سوی امریکا و افزایش احتمال بروز جنگ میان دو دشمن دیرینه، ترامپ در موضعی شگفت انگیز اعلام کرد که 52 هدف را مشخص کرده که در صورت ضربه زدن ایران به منافع امریکا به آنها حمله خوهد کرد که این اهداف از جمله شامل مراکز فرهنگی بسیار با ارزش برای ایران هم می شوند.
 
در پی این موضع محمدجواد ظریف؛ وزیر امور خارجه ایران ترامپ را به خواندن کتاب های حقوق بین الملل فراخواند که در آن حمله بر مراکز فرهنگی، جنایت جنگی شمرده شده است.
 
چند چهره سرشناس امریکایی و سفیر چین در ایران هم واکنش های مشابهی نشان دادند.
 ترامپ اما بی توجه به این واکنش ها بار دیگر تهدید خود را تکرار کرد.
 
او در واکنشی دیگر به تصمیم پارلمان عراق مبنی بر اخراج فوری نظامیان امریکایی از آن کشور، عراق را تهدید به وضع تحریم های بی سابقه و الزام به پرداختن میلیاردها دالر پول یک پایگاه نظامی  کرد.
 
همین دو رویداد در کنار ترور جنرال قاسم سلیمانی و فرمانده ابومهدی المهندس، این پرسش مهم را مطرح می کند که به راستی چه اتفاقی برای امریکا افتاده است؟ امریکا به کدام سو می رود؟ و مهم تر از همه اینها اینکه این دقیقا کدام امریکا است؟
 
به نظر می رسد پاسخ این پرسش ها بسیار ساده است. این همان امریکایی است که باید باشد و این به لطف چهره ای مانند دونالد ترامپ میسر شده است. امریکایی که ترور می کند و رسما مسوولیت اش را بر عهده می گیرد. دیگر این داعش یا القاعده یا النصره و... نیست که با حمایت امریکا دست به ترور می زند، خود پنتاگون رأسا اقدام به ترور فرمانده نظامی یک کشور دیگر در خاک یک کشور مستقل دیگر می کند. امریکایی که دیگر پشت نقاب حقوق بشر و دموکراسی و مبارزه با رژیم های سرکوبگر و دیکتاتور و جنگ با تروریزم پنهان نمی شود تا سرزمین های نفت خیز را اشغال کند و منابع نفتی شان را به تاراج ببرد؛ بلکه رسما اعلام می کند که در سوریه برای منابع نفتی آن کشور باقی می ماند و عراق را هم تهدید می کند که اگر از مسیری قانونی و با مصوبه رسمی پارلمانش نیروهای امریکایی را اخراج کند با شدیدترین تحریم ها رو به رو می شود و پول پایگاهش را می گیرد! امریکایی که بدون هیچ اعتنا و توجهی به اصول بنیادین حقوق بین الملل، از عزم خود برای ارتکاب جنایت جنگی علیه کشورهای سخن می گوید و حتی وقتی می داند که حمله بر اماکن فرهنگی به مثابه میراث مشترک جوامع بشری، جنایت جنگی است و پیش از این گروه بدنام داعش که مورد حمایت امریکا است در عراق و سوریه آن را مرتکب شده، بازهم تهدید خود را تکرار می کند.
 
این همان امریکایی است که باید باشد؛ نه امریکایی که نقاب حقوق بشر و آزادی و مردم سالاری و تعهد به اصول و قواعد حقوق بین الملل می زد؛ ولی همین کارها را مرتکب می شد. اشغال می کرد تا آزادی و دموکراسی هدیه کند، تجاوز می کرد تا با تروریزم مبارزه کرده باشد، تحریم می کرد و ملت های فقیر منطقه را آماج قرار می داد تا از ارزش های انسانی دفاع کرده باشد، ترور می کرد و بر عهده نمی گرفت، آدم می کشت و به پای تروریزم بین المللی می نوشت.
 
آن نقاب اینک فروافتاده و امریکای واقعی، چهره نشان داده است. این خدمت بزرگی بود که ترامپ انجام داد. او و وزیر خارجه افراط گرایش رسما اعلام می کنند که آنها اوباما نیستند و با دولت های پیشین امریکا کاملا فرق دارند. حق با آنهاست؛ اما فرق اصلی شان در تهور ستودنی آنان برای نشان دادن چهره واقعی امریکا است. امریکایی که با استفاده از زور می خواهد در عراق بماند، امریکایی که در روز روشن، ترور می کند، امریکایی که حاکمیت ملی کشورهای مستقل عضو سازمان ملل را نقض می کند، امریکایی که آماده ارتکاب شنیع ترین جنایت های جنگی علیه میراث مشترک جامعه بشری است.
 
اکنون ملت ها و دولت های مستقل جهان می توانند تشخیص دهند که امریکا دنیای ما را به کدام سو می برد و منبع اصلی ناامنی و جنگ و بحران و تحریم و ترور و سرکوب و اشغال و غارت و تاراج و تجاوز کدام کشور است.  
به امریکای واقعی خوش آمدید!
 
نرگس اعتماد - جمهور