اداره ترامپ با یک حالت شوک و حیرت به تاریخ 22 اپریل شاهد پرتاب یک راکت دو مرحله ای موسوم به قاصد از صحرای مرکزی ایران بود که به طور موفقانه ای حامل یک ماهواره ترصدی نظامی به مدار 425 کیلومتر از سطح زمین بود. به این ترتیب ایران به "کلوب نخبگان" ابرقدرت پیوست و دارای ظرفیت پرتاب ماهواره های نظامی شد که از سوخت ترکیبی استفاده می کند.
در یک توییت رئیس جمهور دونالد ترامپ به تاریخ 22 اپریل گفته شده است که: « من به نیروی بحری ایالات متحده امریکا دستور داده ام هر قایق مسلح ایرانی را مورد شلیک و نابودی قرار دهند که موجب آزار کشتی های ما در بحر گردند.» یک گزارش آسوشیتدپرس علاوه می کند که «کاخ سفید بلافاصله در این مورد اظهار نظر نکرده است. بحریه شماره پنجم امریکائی مستقر در بحرین، سئوال های مربوط به این توییت را به وزارت دفاع امریکا راجع ساخته و وزارت دفاع این سئوال ها را به کاخ سفید فرستاده است.»
ترامپ با زبان جنگ صحبت می کند، در حالی که می خواهد با ابزار دیگری بهره سیاسی ببرد. او، مانند وضع ممانعت بر مهاجرت، می خواهد توجه را از ناتوانی اش را از مهار بحران کوید-19 منحرف کند.
تهران کاملاً این موضوع را کوچک انگاشته است. ابوالفضل شکارچی سخنگوی نیروهای مسلح ایران بطور تحقیر آمیزی گفته است: «امروز امریکا به جای زورگوئی به دیگران، باید تلاشهایش را وقف حفظ نیروهای دریائی شان کنند که مصاب ویروس کرونا شده اند.»
ترامپ ظاهراً با توجه به این ادعاهای بحریه ایالات متحد امریکا در 15 اپریل واکنش نشان داده است که یازده قایق ایرانی « مکرراً به آن کشتی های نیروی بحری ایالات متحد امریکا که در آب های بین المللی فعال اند، به طور خطرناک و آزاردهنده نزدیک شده اند.» ظاهراً قایق های سریع مربوط به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به آن دسته از کشتی های جنگی امریکائی نزدیک شده اند که نزدیک به آب های متعلق به ایران گشتزنی می کرده اند.
این کشتی های جنگی عبارت اند از: پایگاه متحرک یا کشتی جنگی بزرگ "لیویس ب.پلر" می باشد که طوری طراحی شده است تا به حیث سکوی تهاجم امریکا کار بدهد، کشتی جنگی بزرگ "پاول همیلتون" که دارای موشک های مخرب رهبری شده است و دو قایق برای گزمه (گشتزنی) ساحل یا کشتی های حفاظتی.
در اعلامیه نیروهای بحری ایالات متحده امریکا گفته شده است که «اقدامات خطرناک و تحریک آمیز سپاه پاسداران ایران خطر سوء محاسبه و تصادم را افزوده است ... و در انطباق با آن مکلفیت ها در قانون بین المللی نیست که ناظر به حفاظت سایر کشتی ها در منطقه می باشد.»
پس از آن ایران در 19 اپریل ویدیوئی را به نمایش گذاشته است که نیروی های بحری سپاه پاسداران ایران، به آن دسته از کشتی های کوچک امریکائی هشدار می دهند که می خواهند در خلیج فارس به آب های تحت حاکمیت ایران نزدیک شوند، ظاهراً نیروهای امریکائی از آنجا دور می شوند.
چنین حوادثی در سال های گذشته غیرمعمول نبوده است و دو جانب می دانند چطور آن را وخامت زدائی کنند. دلیلی وجود نداشته است تا ترامپ در این مورد چیزی بگوید. او در حالیکه متحدان ایالات متحد امریکا در خلیج فارس درگیر مبارزه با بیماری کوید-19 اند، در واقعیت می بایست بی خود، روی چنین تصادفاتی شروع یک منازعه نظامی را در خاورمیانه علامت داده باشد.
در حقیقت ساحه شیوع ویروس کرونا در بین نیروهای بحری ایالات متحد امریکا نیز پیوسته در حال گسترش است. ناو هواپیمابر "تئودور روزولت" در "گوام" گیر مانده است، پس از آنکه تست کرونا نزد صدها تن از ملاحان آن مثبت تشخیص شد، عمله آن در قرنطین رفته اند.
سه کشتی هواپیما بردار دیگر یعنی "نیمیتز"، "رونالد ریگان" و "کارل وینسون" نیز به دلیل مثبت بودن تست کرونا عمله آن در بندر مانده اند، در حالی که چهارمین آنها یعنی کشتی "ترومن" از ترس اینکه مبادا عمله آن، در صورت رسیدن به بندر به کرونا مصاب شوند، در بحر نگهداشته شده است.
وضعیت وحشتناکی است. "ری میبس" یک وزیر پیشین نیروی بحری امریکا که بین سال های 2009 تا 2017 در این پست کار کرده، گفته است: « من فکر می کنم آنها ضرورت بدان دارند تا کشتی ها را به داخل فرا بخوانند. بخش زیاد عمله آن را تخلیه نمایند... یک نیروی بسیاری اساسی را برای مدیریت آن بگذارند، کشتی را
پاکیزه و ضدعفونی سازند، برای دوهفته سرنشینان آن را به حالت قرنطین در آورند و مطمئن گردند که هیچکسی مصاب به کوید-19 نیست.» او علاوه نموده است، پس از آنست که عمله برای مدت نامعلومی تا پاندمی کوید-19 از شدت بیفتد باید در کشتی نگهداشته شوند.
البته ایران که تازه از پاندمی بیرون شده است تمایلی به جنگ ندارد. مبارزه علیه پاندمی کرونا برای ایران بهای سنگینی داشته است و بیش از 5000 انسان در آنجا جان باخته اند. در واقعیت آنچه واشنگتن را عصبانی می سازد اینست که با وجود بکارگیری راهبرد «فشار اعظمی» واشنگتن، ایران از این توفان جان سالم به در برده است.
حتی اداره ترامپ در صندوق بین المللی پول عملیه درخواست پنج میلیارد دالر قرضه توسط ایران را برای مبارزه علیه کوید-19 مانع شد، با وجود آنکه ایران یکی از مراکز انتشار منطقوی پاندمی بود و ده ها تن از کارمندان صحی خط مقدم و متخصصان صحی اش به علت فقدان تجهیزات تحفظی شخصی، کمبود داروها و آلات طبی بشمول ونتیلاتورها یا ماشین های تنفس مصنوعی، جان شان را از دست دادند.
ملل متحد، اتحادیه اروپا، روسیه و چین از ایالات متحد امریکا تقاضا نمودند تا تحریمهایش را علیه ایران تخفیف دهد. حتی در درون ایالات متحده امریکا، جو بایدن نامزد ریاست جمهوری از جانب دموکرات ها و اعضای کانگرس آن کشور از اداره ترامپ تقاضا نمودند تا تحریم هایش را علیه ایران به تعلیق در آورد. اما هیچکدام در آن دل سنگی تاثیر نکردند. مایک پمپئو وزیرخارجه ایالات متحد امریکا هنوز هم مدعی همان دلیل مسخره است که ایران پول های صندوق بین المللی پول را به عوض مبارزه علیه کرونا برای برنامه ساختن سلاح های کشتار جمعی مصرف می کند.
پس از آن اداره ترامپ با یک حالت شوک و حیرت به تاریخ 22 اپریل شاهد پرتاب یک راکت دو مرحله ای موسوم به قاصد از صحرای مرکزی ایران بود که به طور موفقانه ای حامل یک ماهواره ترصدی نظامی به مدار 425 کیلومتر از سطح زمین بود. به این ترتیب ایران به "کلوب نخبگان" ابرقدرت پیوست و دارای ظرفیت پرتاب ماهواره های نظامی شد که از سوخت ترکیبی استفاده می کند.
جنرال حسین سلامی فرمانده نیروهای پاسدار انقلاب اسلامی ایران گفته است: «امروز ما می توانیم جهان را از فضا ببینیم، این بدان معناست که توسعه استخبارات استراتژیک و اطلاعات سپاه پاسداران، یک قدرت دفاعی نیرومند است.» همه بخش های این ماهواره، به شمول حامل و ماهواره آن توسط دانشمندان ایرانی تولید شده اند و پیامی که در پس این دستاورد مهم وجود دارد عبارت از این است که تحریم ها مانعی در راه پیشرفت ایران نیستند.
واضحاً ترامپ گزینه هایش را از دست داده است. با نگاهی به عقب، با دستور قتل جنرال قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس در ماه جنوری، او اشتباه سهمگینی مرتکب شد. صد روز پس از آن تاکنون در برگشت، این تصمیم ترامپ به یک اشتباه احمقانه استراتژیک مبدل می شود.
قتل سلیمانی نه تنها دقیقاً چشم انداز ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری در ماه نومبر را تقویت نکرد، نه تنها اراده ایران در"محور مقاومت در سوریه" را تضعیف ننمود، بلکه موضع ایالات متحد امریکا در عراق را تضعیف کرد. مهمتر از آن اینکه رفتار ایران در برابر اداره ترامپ سخت تر شد.
دیپلماسی ایران که در چند ماه گذشته چندان فعال نبود، پس از بیرون رفتن این کشور از بحران کوید- 19 ، توان بیشتر یافته است. جواد ظریف وزیر خارجه ایران در هفته گذشته از دمشق دیدار نمود. اسماعیل قاآنی جانشین سلیمانی در بغداد بود. ظریف در ملاقاتش با بشارالاسد رئیس جمهور سوریه گفت « راه ایران در حمایت از مقاومت» خلل ناپذیر است.
در عین زمان ایران به یک سیاست فعال در مورد افغانستان رو آورده است. محمد ابراهیم طاهریان، شخصیت کلیدی در مذاکره با افغانستان و یکی از دست اندرکاران قدیمی امور افغانستان در 20 اپریل از افغانستان دیدار نموده است. . سید عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه ایران در تهران در این ارتباط گفت:
«تلاش های ایران در چهار چوب منافع حکومت و ملت افغانستان مستقل اند. ما امیدواریم که کوشش های ما نتیجه بدهند و یک حکومت فراگیر در افغانستان تشکیل گردد، ثبات و آرامش به افغانستان برگردد و مذاکرات بین الافغانی صورت گیرد.»
تهران تا کنون به واشنگتن دست آزاد داده بود، اما اکنون پا جلوگذاشته است و می کوشد آن نیروهای ناسیونالیزم افغانی را تحکیم بخشد که از طرز برخورد ایالات متحده امریکا خشمگین اند. در دو هفته گذشته ظریف مذاکراتی در ارتباط به افغانستان با همتاهایش در کابل، انقره، بیجنگ، دهلی جدید، مسکو و دوحه انجام داده است.
تهران مصمم است تا نقش خودخواسته واشنگتن را برای سمت و سو دادن راه حل افغانستان به چالش بکشاند. بیرون راندن ایالات متحد امریکا از عراق و افغانستان دارای اولویت بلند در استراتژی های منطقوی تهران است.
منبع: ایندین پنچ لاین 23 اپریل 2020
نویسنده: بهادرا کومار
مترجم: رسول رحیم