شیعیان ۱۰ درصدی و پروژه صلح قومی خلیلزاد

سیدعلی موسوی

27 جوزا 1399 ساعت 15:06

آمار وزارت خارجه امریکا درباره میزان جمعیت ۱۰ تا ۱۵ درصدی شیعیان افغانستان، بی ارتباط به پروژه صلحی که خلیلزاد مبتکر و مجری آن بوده، نیست؛ صلحی قومی که در صدد است تا طالبان را به مثابه نماینده زورمند یک تفکر تمامیت خواه به قدرت بازگرداند و سایر اقوام کشور را که در سایه قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر، در صدد استیفای حقوق و مطالبات مشروع تاریخی خود هستند به حاشیه براند یا به کلی حذف کند.



انتشار آمار بی بنیاد و تخمینی وزارت امور خارجه امریکا از جمعیت شیعیان افغانستان، واکنش های گسترده افغان ها را برانگیخته است. بخشی از این اعتراض ها معطوف به عملکرد غیر جانبدارانه وزارت خارجه امریکا و نماینده ویژه آن زلمی خلیلزاد در جریان پروژه صلح قومی با طالبان است.

زلمی خلیلزاد یک فعال سیاسی امریکایی افغان‌تبار است که از مهره های مورد اعتماد جمهوری خواهان امریکایی در رابطه با مسایل افغانستان محسوب می شود. او از پدری پشتون و مادری تاجیک در مزار شریف متولد شده است.

به باور مردم افغانستان، نسبت قومی آقای خلیلزاد در سوگیری های سیاسی او تأثیر فراوانی گذاشته و او در قضایای افغانستان، بی طرف نیست.

از این منظر، اگرچه آقای خلیلزاد، نماینده ویژه وزارت امور خارجه امریکا و حافظ و مدافع منافع راهبردی آن کشور در افغانستان است؛ اما در صف‌‌بندی های درون‌قومی، یک پشتون محسوب می شود که تلاش می کند باورهای عصبیت آلودش نسبت به سایر اقوام را به رویکردهای امریکا در قبال معادلات جنگ و صلح افغانستان هم تعمیم و تسری دهد.

با این حساب، آمار وزارت خارجه امریکا درباره میزان جمعیت ۱۰ تا ۱۵ درصدی شیعیان افغانستان، از دید معترضان افغان، بی ارتباط به پروژه صلحی که خلیلزاد مبتکر و مجری آن بوده، نیست؛ صلحی قومی که در صدد است تا طالبان را به مثابه نماینده زورمند یک تفکر تمامیت خواه به قدرت بازگرداند و سایر اقوام کشور را که در سایه قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر، در صدد استیفای حقوق و مطالبات مشروع تاریخی خود هستند به حاشیه براند یا به کلی حذف کند.

به این ترتیب، تلاش مذبوحانه وزارت خارجه امریکا برای اعتبار بخشیدن به آمار واهی و تقریبی و تخمینی از میزان جمعیت شیعیان افغانستان، حتی اگر مستقیما تحت تأثیر و نفوذ خلیلزاد یا زیرمجموعه تحت هدایت او صورت نگرفته باشد، بی تردید در چارچوب‌بندی صلحی که او در صدد تحمیل آن است، بسیار مؤثر عمل می کند.

زمان انتشار گزارش وزارت خارجه امریکا نیز اهمیتی معنادار دارد. این گزارش درست در آستانه آغاز مذاکرات سرنوشت ساز دولت با طالبان منتشر شده که بر بنیاد آن، قرار است نقشه سیاسی آینده افغانستان، ترسیم شود؛ نقشه ای که یکی از محوری ترین مسایل آن، تعیین سهم و نقش اقوام در دولتی است که به واسطه طالبان رهبری خواهد شد.

بر این اساس، این گزارش و آمار بی بنیاد مطرح شده در آن از نفوس شیعیان افغانستان، جایگاه این توده قومی و مذهبی بزرگ در فرایند مذاکرات صلح را تضعیف می کند و تقلیل می دهد، به طالبان و سایر جریان های قوم گرا و انحصارطلب، امکان می دهد تا با استناد به آن، مطالبات حق ‌خواهانه شیعیان در فرمول توزیع قدرت را نادیده بگیرند و به سادگی آمال و امیال تمامیت خواهانه خود را به کرسی بنشانند و محقق کنند.

اینکه مسئولان اجرایی و سخنگویان رسمی دولت افغانستان نیز نسبت به این آمار، واکنشی نشان نداده اند و تنها چند چهره شیعه به آن اعتراض کرده است، نگرانی های بالا را تقویت می کند.

این در حالی است که از منظر نخبگان شیعه در افغانستان، اصولا انتشار هرگونه آمار و ارقام درباره میزان نفوس هر قوم و مذهب دیگری به جز هزاره ها و شیعیان هم تنش آفرین و تفرقه انگیز خواهد بود و در فقدان یک احصائیه استندرد و قابل اعتماد مبتنی بر متودهای قبول شده علمی، تنها به شکاف های عمیق و تقابل های آسیب زای اجتماعی و سیاسی در جامعه ازهم‌گسیخته افغانستان، دامن می زند.

امریکا یا دولت مرکزی افغانستان، اگر به دنبال توزیع عادلانه قدرت برپایه فرمول قومیت هستند، پیش از آنکه مذاکرات صلح با طالبان به سرانجامی برسد، باید یک کارزار فراگیر ملی را در توافق با طالبان، راه اندازی کنند تا میزان نفوس و جمعیت کل کشور و نسبت و ترکیب هریک از اقوام و مذاهب را مشخص کند. این امر، بی تردید به تحقق و تأمین عدالت سیاسی، کمک زیادی می کند و منجر به حل و فصل بسیاری از مسایل تنش آفرین و شکاف های ویرانگر قومی و مذهبی می شود؛ در غیر آن، انتشار آمارهای بی بنیاد و گمراه کننده در آستانه صلح با طالبان، تنها در راستای اهداف سلطه جویانه و انحصارگرایانه آن گروه قابل ارزیابی است که در پی تحمیل تسلط تمامیت خواهانه یک قوم خاص بر سرنوشت همه ساکنان این سرزمین است.

وزارت خارجه امریکا هم اگر دغدغه منافع استراتژيک آن کشور در افغانستان را دارد، به جای آنکه تحت تأثیر القائات عناصر متعصب و تنگ‌اندیشی مانند زلمی خلیلزاد قرار بگیرد، بهتر است، گزارش هایش را بر مبانی علمی و مستند، استوار کند تا ضریب استقبال و پذیرش جهانی آنها افزایش یابد.

خلیلزاد پیش از این، بارها تعصب و تنفرش را نسبت به شیعیان افغانستان نشان داده است که آخرین مورد آن، موضع گیری او تلاش واضح او در تطهیر و تبرئه طالبان از دخالت در کشتار فجیع مادران باردار و کودکان شیرخوار شیعه در شفاخانه ای در غرب کابل بود.

سیدعلی موسوی- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 128715

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/128715/

جمهور
  https://www.jomhornews.com