رهبری یک کشور نیازمند ویژگیهایی مانند توانایی مدیریت بحران، شفافیت، پاسخگویی، و تمرکز بر توسعه اقتصادی و اجتماعی است. هبتالله آخوندزاده تاکنون نتوانسته است این ویژگیها را به نمایش بگذارد. سیاستهای او عمدتاً ایدئولوژیک و محدود به چارچوبهای مذهبی طالبان است، بدون اینکه به نیازها و اولویتهای مردم افغانستان توجه کافی شود.
افغانستان یکی از کشورهایی است که همواره تاریخ آن با چالشها و بحرانهای سیاسی، اجتماعی، و امنیتی گره خورده است. از سال ۲۰۲۱ و پس از تسلط طالبان بر این کشور، هبتالله آخوندزاده به عنوان رهبر این گروه و "امیرالمؤمنین" افغانستان، مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفته است. در این مقاله به بررسی صلاحیت، کفایت، و قابلیت رهبری او میپردازیم.
پیشینه هبتالله آخوندزاده
هبتالله آخوندزاده که پس از مرگ ملا اختر منصور در سال ۲۰۱۶ به رهبری طالبان رسید، شخصیتی مذهبی و فاقد سابقه نظامی قابل توجه است. او عمدتاً به دلیل فعالیتهای دینی و نقش خود در فتوا دادن در میان طالبان شناخته میشود. برخلاف رهبران پیشین طالبان، مانند ملا عمر و ملا اختر منصور که سابقه نظامی و استراتیژیک داشتند، آخوندزاده بیشتر به عنوان یک شخصیت روحانی مطرح است.
ویژگیهای رهبری آخوندزاده
۱. اقتدار مذهبی
آخوندزاده خود را "امیرالمؤمنین" مینامد، عنوانی که از نظر تاریخی بار مذهبی سنگینی دارد و ریشه در خلافت اسلامی دارد. این عنوان نه تنها مشروعیت دینی او را در میان طالبان تقویت میکند، بلکه برای بسیاری از مردم افغانستان و جامعه بینالمللی نگرانی ایجاد کرده است. تمرکز بیش از حد بر ایدئولوژیهای مذهبی، بدون توجه به نیازهای معیشتی و توسعهای مردم، یکی از نقاط ضعف جدی رهبری او محسوب میشود.
۲. تمرکزگرایی و عدم شفافیت
رهبری آخوندزاده به شدت متمرکز و غیر شفاف است. او به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشود و اطلاعات درباره تصمیمات و سیاستهایش محدود و مبهم است. این عدم شفافیت باعث شده که بسیاری از مردم و حتی اعضای طالبان از تصمیمات او بیخبر باشند و نقش سایر مقامات طالبان در تصمیمگیریها پررنگتر شود.
۳. مدیریت بحران
افغانستان تحت رهبری آخوندزاده با بحرانهای متعددی مواجه است، از جمله بحران اقتصادی، نقض حقوق بشر، و انزوای بینالمللی. در مواجهه با این چالشها، رهبری او نشان داده که بیشتر بر اجرای سختگیرانه شریعت اسلامی تمرکز دارد تا یافتن راهحلهای عملی برای بهبود وضعیت مردم. این امر باعث شده که مشروعیت داخلی و خارجی طالبان زیر سؤال برود.
۴. عدم تعامل با جامعه بینالمللی
یکی از ویژگیهای رهبری موفق، توانایی تعامل و مذاکره با جامعه بینالمللی است. آخوندزاده و گروه طالبان تاکنون در این زمینه ناکام بودهاند. عدم توانایی در ایجاد اعتماد بینالمللی و انزوای اقتصادی و دیپلماتیک افغانستان، وضعیت کشور را وخیمتر کرده است.
۵. اختلافات درونی طالبان
یکی از چالشهای جدی رهبری آخوندزاده، وجود اختلافات درونی در میان طالبان است. گروه طالبان از جناحهای مختلفی تشکیل شده که هر یک اهداف و دیدگاههای متفاوتی دارند. برخی از اعضای طالبان بر تمرکز بر مسائل ایدئولوژیک و اجرای شریعت تأکید دارند، در حالی که دیگران خواهان تعامل بیشتر با جامعه بینالمللی و بهبود وضعیت اقتصادی هستند. این اختلافات نه تنها هماهنگی و انسجام درونی طالبان را تضعیف کرده است، بلکه توانایی آنها در اجرای سیاستهای یکپارچه را نیز محدود کرده است.
۶. دیکتاتوری و تکقومی بودن
رهبری آخوندزاده و طالبان به طور کلی متهم به دیکتاتوری و تمرکز قدرت در یک قوم خاص هستند. ترکیب رهبری طالبان عمدتاً از قوم پشتون تشکیل شده است که این امر نارضایتی سایر اقوام افغانستان مانند تاجیکها، هزارهها، و ازبکها را به دنبال داشته است. این سیاستهای تکقومی، حس بیعدالتی و تبعیض را در میان مردم تقویت کرده و موجب شده که گروههای مختلف قومی و سیاسی، طالبان را نماینده تمام افغانستان ندانند. علاوه بر این، تمرکز قدرت در دست آخوندزاده و حلقه نزدیک او، فضایی برای سرکوب مخالفان داخلی و عدم پذیرش نظرات متنوع ایجاد کرده است.
تأثیر رهبری آخوندزاده بر مردم افغانستان
۱. نقض حقوق بشر
یکی از انتقادات عمده به رهبری آخوندزاده، نقض گسترده حقوق بشر است. زنان و دختران از حق تحصیل و کار محروم شدهاند، و آزادیهای اساسی مانند آزادی بیان و تجمعات به شدت محدود شده است. این سیاستها نه تنها چهرهای منفی از طالبان در سطح بینالمللی ایجاد کرده، بلکه موجب نارضایتی عمیق در میان مردم افغانستان شده است.
۲. بحران اقتصادی
اقتصاد افغانستان به دلیل تحریمهای بینالمللی، مسدود شدن داراییهای خارجی، و کاهش کمکهای بشردوستانه به شدت آسیب دیده است. مردم با مشکلاتی نظیر بیکاری، فقر شدید، و کمبود مواد غذایی دست و پنجه نرم میکنند. رهبری آخوندزاده تاکنون نتوانسته است راهکاری برای رفع این بحران ارائه دهد.
۳. افزایش ناامیدی عمومی
رهبری آخوندزاده و سیاستهای سختگیرانه طالبان موجب شده که بسیاری از مردم، به ویژه جوانان، به آیندهای بهتر برای کشورشان امید نداشته باشند. این وضعیت ممکن است در بلندمدت به مهاجرت گسترده و فرار مغزها منجر شود.
۴. سختگیری به رسانهها
یکی دیگر از جنبههای رهبری آخوندزاده، فشار بر رسانهها و محدودیت شدید آزادی مطبوعات است. دولت طالبان قوانین سختگیرانهای را برای رسانهها وضع کرده و بسیاری از خبرنگاران تحت تهدید، بازداشت، یا سانسور قرار گرفتهاند. این محدودیتها نه تنها باعث کاهش شفافیت و اطلاعرسانی شده است، بلکه موجب ایجاد فضایی از ترس و سرکوب در میان اصحاب رسانه شده است. نبود رسانههای آزاد و مستقل، قدرت پاسخگویی دولت را کاهش داده و به تقویت انحصار اطلاعاتی طالبان منجر شده است. و دهها رسانه مستقل به مانند جمهور تعطیل و فشارهای فزاینده ایی هم بر کارمندان و مسئول خبرگزاری وارد شد
رهبری یک کشور نیازمند ویژگیهایی مانند توانایی مدیریت بحران، شفافیت، پاسخگویی، و تمرکز بر توسعه اقتصادی و اجتماعی است. هبتالله آخوندزاده تاکنون نتوانسته است این ویژگیها را به نمایش بگذارد. سیاستهای او عمدتاً ایدئولوژیک و محدود به چارچوبهای مذهبی طالبان است، بدون اینکه به نیازها و اولویتهای مردم افغانستان توجه کافی شود.
خلاصه کلام
هبتالله آخوندزاده به عنوان رهبر طالبان و "امیرالمؤمنین" افغانستان نتوانسته است رهبری مؤثری برای کشور ارائه دهد. سیاستهای او نه تنها بحرانهای موجود را حل نکرده، بلکه آنها را تشدید کرده است. آینده افغانستان به اصلاحات اساسی در رهبری و تغییر رویکرد طالبان وابسته است. بدون این تغییرات، افغانستان همچنان با مشکلات عمیق اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی دست به گریبان خواهد بود.
سید علی بهشتی _جمهور