با وجود تفاوتهای ظاهری در برخی باورها و عملکردها، طالبان و تحریر شام (جبههالنصره سابق) همچنان در یک مسیر فکری و ایدئولوژیک حرکت میکنند. این دو گروه که ریشه در تفکر القاعده دارند، در گذشته و حال مرتکب جنایات مشابهی شدهاند. طالبان که خوردن شراب را حرام میدانند و زنان را از کار محروم کردهاند، از تحریر الشام حمایت میکنند؛ در حالی که این گروه در سوریه نهتنها نوشیدن شراب را عادی ساخته، بلکه نایتکلپها را نیز فعال کرده است و زنان بدون حجاب در سایه حکومت آن آزادانه گشتوگذار میکنند.
تناقض در ایدئولوژی، وحدت در عملکرد
طالبان در افغانستان خود را مدافع ارزشهای اسلامی معرفی میکنند، از اجرای احکام سختگیرانهای مانند منع موسیقی، حجاب اجباری، تعطیلی مکاتب دخترانه و سرکوب زنان بهعنوان افتخار یاد میکنند و هرگونه رفتار مخالف را "خلاف شریعت" میدانند. اما عجیب اینجاست که این گروه از تحریرالشام که در مناطق تحت کنترلش در سوریه فضای کاملاً متفاوتی حاکم است، حمایت میکند. در مناطق تحت اداره تحریرالشام، نوشیدن شراب بهعنوان یک امر عادی تلقی میشود، نایتکلپها فعالیت دارند، و زنان نیمهبرهنه در خیابانها حضور دارند؛ اما طالبان نهتنها این اقدامات را محکوم نمیکنند، بلکه از این گروه تمجید نیز بهعمل میآورند.
وحشت مشترک؛ جنایت علیه اقلیتها
طالبان و تحریرالشام، هر دو در رفتار با اقلیتهای مذهبی بهشدت خشن عمل کردهاند. تحریر شام در سوریه علیه علویان که بخش مهمی از جامعه این کشور را تشکیل میدهند، دست به جنایات بیرحمانه و نسل کشی زده است. این گروه افراد ملکی را بهصورت دستهجمعی تیرباران کرده و حتی کودکان را نیز از تیغ خنجر خود گذرانده است.
این همان روشی است که طالبان در دوره قبلی حاکمیت خود (۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰) در افغانستان علیه شیعیان، بهویژه هزارهها، بهکار بستند. جنایاتی که طالبان در مزار شریف و یکاولنگ مرتکب شدند، نمونهای از این وحشیگریها بود؛ جایی که افراد غیرنظامی بهدلیل مذهبشان بهطور گسترده قتلعام شدند. حالا که طالبان از تحریرالشام تمجید میکنند، این حقیقت را آشکار میسازد که اگر فشارهای جهانی نباشد، طالبان همان رفتاری را که تحریر شام با علویان دارد، با شیعیان افغانستان نیز خواهند داشت.
ریشههای مشترک در القاعده
یکی از مهمترین نقاط اشتراک میان طالبان و تحریرالشام، ارتباط تاریخی این دو گروه با القاعده است. الجولانی، رهبر تحریرشام، در گذشته عضویت داعش و القاعده را داشت و بعدها گروه خود را با همان ایدئولوژی اما با نامی متفاوت تأسیس کرد. از سوی دیگر، طالبان نیز سابقهای طولانی در همکاری با القاعده دارند و حتی پس از بهقدرت رسیدن دوباره، روابط خود را با این گروه حفظ کردهاند.
حمایت طالبان از جنگجویان تحریرالشام نشان میدهد که این دو گروه نهتنها در ایدئولوژی مشترکاند، بلکه در استراتژیهای خود نیز هماهنگ عمل میکنند. هر دو گروه از روشهای مشابهی برای سرکوب مخالفان، ایجاد وحشت در میان مردم و تحمیل قرائت خود از دین استفاده کردهاند.
سفیدنمایی طالبان؛ یک اشتباه خطرناک
برخی افراد و جریانها تلاش دارند تا طالبان را بهعنوان یک گروه تغییر یافته معرفی کنند و جنایات گذشته آنان را نادیده بگیرند. این در حالی است که طالبان، همان گروهی است که در گذشته مرتکب قتلعامهای وحشتناک شد و امروز نیز در سرکوب آزادیها، محدودیت بر زنان و اقلیتها، و ایجاد فضای وحشت، دستکمی از گذشته ندارد.
تمجید طالبان از گروهی مانند تحریر شام که به قتلعام اقلیتهای مذهبی در سوریه دست میزند، زنگ خطری برای شیعیان افغانستان است. کسانی که فکر میکنند طالبان تغییر کردهاند، سخت در اشتباهاند. تاریخ نشان داده که تفکر اموی و امویه هیچوقت با شیعیان دوست نخواهد شد، همانطور که ابوسفیان با پیامبر اسلام (ص)، معاویه با حضرت علی (ع) و یزید با امام حسین (ع) دوست نشدند، پیروان آن تفکر نیز تغییر نخواهند کرد.
نتیجهگیری
طالبان و تحریرالشام، دو روی یک سکهاند؛ سکهای که یک طرف آن افراطگرایی و طرف دیگر آن جنایت است. روابط نزدیک میان این دو گروه نشان میدهد که طالبان، برخلاف ادعاهای خود، هنوز همان تفکر القاعده را دنبال میکنند. جهان نباید فریب تبلیغات طالبان را بخورد؛ این گروه همچنان یک تهدید برای اقلیتهای مذهبی و حقوق بشر است.
از سوی دیگر، شیعیان افغانستان باید هوشیار باشند و در برابر خطر احتمالی، خود را آماده سازند، زیرا تاریخ بارها نشان داده که وقتی فشارهای جهانی برداشته شود، طالبان همان طالبان ۱۳۷۷ خواهند بود.
شاهین علی زاده-
خبرگزاری جمهور