نوزدهم جدی، یادآور خونینترین تراژدی، برای یکاولنگیها است. در روزهای سرد و برفی زمستان سال ۱۳۷۹ طالبان پس از اشغال بامیان، وارد یکاولنگ شدند و ۳۰۰ غیرنظامی را به شکل فجیع و بیرحمانه تیرباران کردند. آنها ساکنان محل را از خانههای شان بیرون کردند، دستان شان را بستند و به شکل دستهجمعی به رگبار بستند.
نظر به گزارشها، تحقیقات و شواهد نهادهای معتبر داخلی و خارجی، اکثر کشتهشدهها افراد ملکی، فقیر و غیرسیاسی و حزبی، مربوط به قوم سادات، از قریههای درهعلی، مندیک، گنبدی، پرجویک، کوشکک، آخندان، کتهخانه، بیدمشکین، گردبید و... بودند. تابلوهای دستنوشت نصب شده، در کنار قبرهای دستهجمعی حادثه نوزدهم جدی، نمایانگر این موضوع است.
خانوادههای شهدا پس از قتل عام به دور و نزدیک مهاجر شدند، برخی از کودکان و کهنسالان به دلیل برف و سرما، مردند. قاتلان مردم یکاولنگ، دکانها، خانهها و دارایی مردم را نیز به آتش کشیدند.
اکنون یکونیم دهه از این حادثهی دردآور و ضدبشری میگذرد، اما قلوب بازماندههای شهدای یکاولنگ دردمند و چشمهای آنان اشکآلود است. آنها همهساله این حادثه را تجلیل و برای شادی روح قربانیان نوزدهم جدی محفل و عزاداری برپا میکنند. اکنون هم یکاولنگ، سرد و برفآلود است، اما نظر به روایتهای خانوادههای شهدا، سرمای جدی سال ۷۹ چنان سرد بود که جسد شهدای یکاولنگ را بر روی برف یخ زده بود، تا اینکه زنان یکاولنگ همراه با چند عالم دین، شهدا را دفن کردند. به نظر نگارنده، تنها بزرگداشت و برگزاری مراسمی از چنان حادثهی بزرگ، هیچ دردی را دوا و هیچ مشکلی را حل نمیکند؛ بلکه حکومت و نهادها و افراد مسئول باید از خون شهدا دادخواهی و در این راستا، قدمهای عملی را بردارند؛ چیزیکه در طول یکونیم دهه گذشته به آن توجهی نشد.
آقای کرزی و تیم همراهش، به بازماندههای قتل عام یکاولنگ توجهی نکردند و از کنار خواستها و دردهای آنان بی تفات گذشتند. او رییس جمهور بود و میتوانست بخشی از مشکلات مردم یکاولنگ را حل کند، اما نکرد؛ بلکه جفا کرد. بازماندههای آن حادثهی غمانگیز، نسبت به بی تفاوتیهای کرزی و همکارانش به صورت جدی ناراض اند.
اکنون عنان قدرت سیاسی و اقتصادی در دستان غنی و همکیشانش هست، هرچند که وی نیز در طول دو سال کوچکترین کاری در این عرصه نکرده است. این بر آقای غنی است که باتوجه به ارزشهای انسانی، اجتماعی و فرهنگی، به فریادها و خواستهای بازماندههای قتل عام یکاولنگ گوش دهد. اشرف غنی میتواند خدمات مهم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به خانوادههای شهدای یکاولنگ انجام دهد، کارهایی که از صلاحیتها و مسوولیتهای رییس جمهور بود و هست. یکاولنگی ها هیچگاه توقعات بلند و غیرقابل انتظار از اشرف غنی ندارند. آنها به عنوان شهروندان این مملکت از حکومت میخواهند که عدالت اجتماعی تطبیق شود و به جنایتهای بشری در افغانستان پایان داده شود. یکی از راههای تطبیق عدالت انتقالی و اجتماعی، بررسی عوامل و زمینههای قتل عام یکاولنگ است.
حکومت وحدت ملی و در رأس آقای غنی، جهت تطبیق عدالت انتقالی و اجتماعی باید، عوامل، زمینهها و طراحان قتل عام یکاولنگ را شناسایی کند و به دادگاههای ملی و بینالمللی بکشاند و برای خانوادههای شهدا، به ویژه فرزندان آنان، زمینههای تحصیل رایگان و اشتغال را فراهم کند. درج سالگرد این قتل عام زیر عنوان "شهدای گمنام" یا "قتل عام یکاولنگ" در تقویم رسمی کشور، از مسوولیتهای حکومت وحدت ملی و خواستهای جدی وارثان این شهدا است. آنها سالهاست که چنین توقعی را مطرح کرده اند، اما متاسفانه تاهنوز به چنین خواست کوچک توجهی نشده است.
اگر حکومت و مسوولان با سهلانگاری، عوامل و زمینههای چنین جنایات را بررسی، آسیبشناسی و پیگیری نکنند، نه تنها به خواست شهروندان احترام نگذاشته اند، بلکه این بیتفاوتی جفای بزرگی پنداشته میشود.
سیدعبدالبصیر مصباح-
خبرگزاری جمهور
مقاله درخور ستایش نوشته اید. در یکاولنگ سادات را قتل عام کردند. عوامل داخلی آن هم باید شناسایی شوند.
موفق باشید.