در سال ۲۰۰۹م و پس از روی کار آمدن بارک اوباما، بسیاری ها به این امید شدند که وی برخلاف جورج بوش به جنگ افغانستان نقطه پایان خواهد گذاشت. شاید عمده ترین دلیل آن برداشتی بود که ظاهراً از استراتژی اوباما مبنی بر پایان جنگ صورت گرفته بود. اما حالا که پایان دور دوم ریاست جمهوری وی فرا رسید، به نظر می رسد که از پایان جنگ در افغانستان خبری نیست.
چندی قبل نشریه امریکایی "واشنگتن پست" گزارش داد که امریکا ۳۰۰ نیروی دریایی اش را با هدف-ظاهراً- حمایت و مشوره به نیروهای امنیتی افغان در بهار آینده به ولایت هلمند در جنوب افغانستان، اعزام می دارد.
نیروهای دریایی امریکا از نخستین نظامیان بودند که در آغاز حملات نظامی امریکا در سال ۲۰۰۱م با هدف سرکوب طالبان وارد افغانستان شدند، تا این که در پایان سال ۲۰۱۴-ظاهراً پس از پایان ماموریت ناموفق- از این کشور خارج شدند. اکنون به نظر می رسد که نیروهای بحری امریکا پس از نزدیک به یک دهه ماموریت دوباره به افغانستان بر می گردند، آنهم در ولایت جنوبی هلمند. پرسش اساسی این است که چرا هلمند بیشتر مورد توجه امریکا است؟
انگلیس ها از سال ۲۰۰۱ تا ختم ماموریت شان در پایان ۲۰۱۴م بزرگترین پایگاه نظامی را در ولایت هلمند داشتند که در آن نزدیک به ۱۰ هزار نیروی نظامی آن کشور حضور داشت. درین مدت نیروهای انگلیس با تلفات نزدیک به۴۵۰ تن نتوانستند-و یا هم نخواستند-بر پاکسازی مخالفان مسلح از آن ولایت پایان دهند، سرانجام در پایان سال ۲۰۱۴م ظاهراً آخرین سربازش را از آن ولایت ناامن که تولید موادمخدر در آن چند برابر شده، خارج ساخت.
قبل از خروج ۹۵۰۰ نظامی انگلیس از هلمند، عساکر اردو و پولیس ملی افغان در آن ولایت حضور داشتندتا جایی که چندین بار نیروهای امریکایی یکجا با انگلیس ها به رهبری ناتو ظاهراً در هماهنگی با دولت افغانستان، عملیات گسترده ای را با هدف پاکسازی هلمند از وجود طالبان راه اندازی کرده بودند. چنانچه در سال ۲۰۱۰م ناتو با بیش از ۱۵ هزار نیرو، بزرگترین عملیات نظامی را زیرعنوان "عملیات مشترک" به راه انداخت. در آن زمان گفته می شد پس از حملات یازدهم سپتامبر"عملیات مشترک"از بزرگترین عملیات نظامی بود که برای سرکوب طالبان راه اندازی شده و بارک اوباما مستقیماً از قصرسفید این عملیات را دنبال می نمود.
از نشانه های آن این است که در آن زمان نیروهای بحری امریکا طی عملیاتی وارد یک خانه شده و قرآن کریم را به آتش کشیدند که در نتیجه آن مردم به خشم آمده و دست به تظاهرات زدند. نظامیان امریکایی و افغان اما بجای دلجویی مردم، تظاهرکنندگان را به گلوله بستند که در نتیجه چند تن کشته و چندین تن دیگر نیز زخم برداشتند.
نویسنده در بهارِ همان سال سفری داشتم به لشکرگاه مرکز ولایت هلمند، برخی ها از قول فرماندهان محلی افغان و آن ها نیز از اهداف پنهان نیروهای خارجی می گفتند که هدف عمدۀ"عملیات مشترک" کمرنگ ساختن نقش انگلیس ها توسط امریکایی هاست. زیرا امریکایی ها پی برده بودند که انگلیس ها از کشت، قاچاق و تولید موادمخدر و نیز کشف و استخراج یورانیم در آن ولایت بهره زیادی می برند.
این مسئله به دلایل گوناگون قابل تأمل است؛ نخست از پانزده سال بدین سو بارها منابع مختلف گفته اند که تداوم جنگ و بی ثباتی در هلمند علاوه بر بُعد نظامی ابعاد اقتصادی هم دارد که مواد مخدر، استخراج یورانیم و نیز قاچاق سنگ های گرانقیمت از عمده ترین پهلوهای آن به شمار می رود. دوم حضور نزدیک به ۱۰ هزار نیروی نظامی انگلیس که از تجهیزات پیشرفته برخوردارند و نیز چندین عملیات گسترده نظامی حداقل کشت، تولید و قاچاق موادمخدر را کاهش نداد، چه رسد به آوردن نظم و ثبات در آن ولایت!
جالب این که در سال ۲۰۱۰م زمانی که عملیات مشترک آغاز شده بود، قاری فیض الله یک تن از قوماندانان محلی طالبان به خبرگزاری رویترز گفته بود که حدود ۲۰۰ جنگجوی طالب برای جنگ با نیروهای خارجی در محلات [هلمند] آماده می باشند. پرسش اینست که چگونه ۱۵ هزار نیرو همراه با تجهیزات پیشرفته در برابر ۲۰۰ نظامی محلی پیروز نشدند؟
با این همه گفته می شود که جنگ هلمند مستقیماً با کشت و قاچاق مواد مخدر و نیز استخراج یورانیم مرتبط است. چنانچه "عبیدالله بارکزی" نماینده مردم در پارلمان گفته است: «دلیل اینکه هلمند سه سال می شود در یک "جنگ جهنمی" می سوزد، یورانیم و تریاک است. به گفته وی: هزاران کیلوگرام تریاک توسط چند قاچاقچی هلمندی انتقال نمی یابد، بلکه این امریکایی ها و انگلیس ها هستند که توسط طیاره انتقال می دهند.»
از سویی هم گفته های اخیر "ضمیر کابلوف" نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه نشان می دهد که از چه زمانی استراتیژی امریکا بر قاچاق موادمخدر افغانستان استوار بوده؛ چنانچه وی در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی ترکیه گفته است: «امریکا پدرخوانده ی تولید موادمخدر در افغانستان است؛ چرا؟ به این خاطر که پیش از جهاد، محصولات خشخاش در افغانستان بسیار کم بود. در اوج جهاد استفاده از آن به شکل گسترده آغاز شد. سازمان استخباراتی امریکا (CIA) دهلیزهایی را برای بسته بندی و فروش هیروئین فراهم ساخت. با این حساب، امریکایی ها مانند پدرخوانده ای برای مواد مخدر افغانستان هستند....»
بنابر تحقیقاتی که سازمان فضایی امریکا (ناسا) انجام داده نشان می دهد که میزان ارزش یورانیم و لیتیوم افغانستان نزدیک به یک تریلیون دالر می رسد، این در حالیست که وزارت معادن افغانستان این میزان را بیش از ۳ تریلیون دالر تخمین کرده است.
با توجه به این، امریکا علاوه بر اهداف بزرگ و پنهان منطقه ای در افغانستان ازکشت، تولید و قاچاق مواد مخدر و نیز کشف و استخراج مواد معدنی گرانقیمت در هلمند بهره می برد. بناءاً چگونه میتوان اعزام ۳۰۰ نیروی دریایی امریکا را حمایت از مردم و فراهم ساختن امنیت، ثبات و نظم در افغانستان پیشبینی کرد؟ آن چه که در ۱۵سال گذشته این گونه نبود!!
احمدصدیق احمدی/ تحلیلگرسیاسی و پژوهشگر مسایل تاریخی
ارسالی به خبرگزاری جمهور