گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی در تازه ترین موضعگیری بحث برانگیز خود، روز یکشنبه (۱۹ قوس) در ولایت خوست گفت که "حق هر قوم لوی پکتیا باید از ولایتهای کوچکی مانند بامیان، دایکندی و حتی پنجشیر بیشتر باشد". او با تاکید بر اینکه "مطمئن باشید که از حقتان دفاع میکنم"، وعده کرد که یک دانشگاه "بزرگ و معیاری" در خوست تشکیل میدهد.
گلبدین گفت که مردم پکتیا در حکومت وحدت ملی وزیر، والی و فرمانده ارشدی در ارتش ندارند.
او در نشستی که روز دوشنبه با خبرنگاران داشت، حکومت وحدت ملی را "شرکت سهامی" خواند و به صراحت گفت در حال حاضر کسانی در حکومت هستند که علیه او در گذشته جنگیدهاند.
اظهارات تازه رهبر حزب اسلامی دقیقا همان تصویر و تصوری را از گلبدین در ذهن ها متبادر می سازد که همه از او دارند.
او با این اظهارات یکبار دیگر، نشان داد که هیچ تعهد و باوری به صلح ندارد؛ بلکه صلح را پذیرفته است تا همان اهدافی را که در ۴ دهه جنگ با همه رژیم های سیاسی افغانستان پس از سقوط سلسله های سلطنتی، دنبال می کرد، این بار از مسیر صلح و سیاست، پیگیری کند.
او نشان داد که کسانی که دیروز در کنار «امیر حزب اسلامی» قرار گرفتند و با لبخند و فرش سرخ و برنامه های با شکوه و مجلل از رهبر یکی از بدنام ترین گروه های تروریستی، به گرمی استقبال کردند، عمیقا دچار ساده لوحی شده اند و حتی از تجزیه و تحلیل این واقعیت بدیهی، عاجز بودند که از کوزه همان برون تراود که در اوست.
صلح در چنین مواردی، معجزه نمی کند؛ بلکه به افرادی که تمام هستی و هویت شان را وقف پراکنش نفرت قومی و افزایش جنگ و گسترش خشونت کرده اند، امکان می دهد که همان رویکرد خود را در عرصه سیاست، پی بگیرد.
واکنش خنثی و سربسته و بی خاصیت دکترعبدالله هم نمی تواند جلودار مأموریت گلبدین در برانگیختن نفرت و نفاق قومی و مذهبی در سراسر کشور شود.
حکمتیار با تصریح بر این نکته که در حال حاضر، کسانی که در حکومت وحدت ملی، حضور دارند، در گذشته با او جنگیده اند، روشن کرده است که این جنگ، هرگز تمام نشده و هنوز هم ادامه دارد. او این نیت خود را در سخنانش در خوست، آشکارتر و بی پرده تر بیان کرد؛ وقتی دایکندی و بامیان و پنجشیر را متهم به غصب و غارت حق و سهم ساکنان لوی پکتیا نمود و وعده سپرد که برای بازستاندن «حق» پشتون ها، از آنها «دفاع» خواهد کرد.
این سخنان، هیچ معنا و پیام دیگری جز اعلان جنگ ندارد و گلبدین مصمم و مأمور است که این جنگ را به هر طریق ممکن، یکبار دیگر، شعله ور سازد.
واکنش های سربسته سیاسی نیز نمی تواند مانع از تلاش گلبدین برای این منظور شود.
در حال حاضر، بهترین گزینه در دسترس برای جلوگیری از بروز هرگونه بحران خطرآفرین و ویرانگر، ترصد و دیدبانی هوشمندانه است. مردم و همه طیف های سیاسی، قومی و مذهبی که آشکارا هدف حمله های زهرآگین گلبدین قرار می گیرند باید با بیداری و هوشیاری، مترصد نقشه ها و عملکردهای مزورانه او باشند.
در این شکی نیست که تعهد و وفاداری به قانون اساسی و التزام عملی به رفتارهای مدنی و مبتنی بر خرد و آگاهی، از لوازم لاینفک این ترصد مدام است؛ اما در عین حال، نباید از کارابزارهای جانبی دیگر نیز غفلت کرد.
حکومت وحدت ملی، نشان داده است که در برابر افکار علیل و ذهنیت های آلوده گلبدین، بسیار محتاطانه و محافظه کارانه عمل می کند و به نظر نمی رسد که این اظهارات و موضع گیری های او را در چارچوب یک برنامه بزرگتر به عنوان تهدیدی جدی و مستقیم علیه امنیت ملی، دسته بندی کند. در چنین شرایطی، مردم و جریان های سیاسی هدف حملات گلبدین باید در یک مراقبت مدام، تدابیر و تمهیدات لازم برای مهار فتنه انگیزی های او را مد نظر قرار دهند.
حکمتیار، با اصل نظام به عنوان یک «مسأله» برخورد می کند و آن را از اساس قبول ندارد. او به وحدت ملی به مثابه عامل پیونددهنده جامعه از هم گسیخته افغانستان، بی باور است و آن را نمی پذیرد. گلبدین همچنین از موقعیت برتر و انحصاری پشتون ها در دولت، ناراضی است و نمی تواند بپذیرد که یک هزاره یا تاجیک یا ازبک، حتی به عنوان مأموری دون پایه و فاقد صلاحیت، در حکومت سهم و حضور داشته باشد.
او خواستار ایجاد یک رژیم تمامیت خواه به سان دوران طالبان یا برخی رژيم های سرکوبگر سلطنتی در ده ها سال پیش است.
او برای رسیدن به این اهداف، استفاده از همه ابزارها و وسیله ها را مجاز و مشروع می داند.
عبدالمتین فرهمند-
خبرگزاری جمهور