به گزارش
خبرگزاری جمهور؛ در این برنامه که توسط بنیاد مسعود و به میزبانی
خبرگزاری جمهور در دفتر این رسانه برگزار شده بود، شماری از فرهنگیان، استادان دانشگاه و دانشجویان افغانستانی مقیم مشهد اشتراک کرده بودند.
این کتاب که بیشتر راجع به اندیشههای دینی طالبان؛ و تمایزات اساسی تفکرات طالبانی به اندیشههای مذهب حنفی است؛ خاستگاهها و شاخصه های تفکرات دینی طالبان را برشمرده است.
در این برنامه، دکتر غلام الدین کلانتری استاد دانشگاه بعنوان نخستین ناقد گفت: کتاب با یک«پیشداوری» نگاشته شده است و نویسنده، با بهانه قرار دادن عملکردهای گروه طالبان، بعضا شریعت اسلامی را از شریعت طالبانی تفکیک نکرده و بدان تاخته است.
او گفت: «در این کتاب، رفتارهای گروه طالبان به اسلام نسبت داده شده است، در حالی که چنین نیست».
مورد دیگری که آقای کلانتری به آن پرداخت، این بود که نویسنده«اصطلاحات بزرگ و جامعی» را در چکیده بیان کرده که نیازمند پژوهشهای جداگانه است. همینگونه نقد دیگری که او بر کتاب وارد کرد، این بود که در کتاب، راه حلی ارائه نشده است و نویسنده به گونهی جانبدارانه به موضوعات پرداخته است.
غلام الدین کلانتری گفت که در کتاب یادشده، استان قندهار منحیث «پایگاه یا خاستگاه» گروه طالبان معرفی شده در حالی که چنین نبوده است. و در مورد دیگر گفت که چیزی به نام «اسلام سیاسی» وجود ندارد و اسلام از آغاز تا اکنون یک اسلام است و اصطلاح اسلام سیاسی پرداختهی غربیهااست.
انتقاد دیگر این استاد دانشگاه، این بود که کتاب یاد شده، «جامع دیوبند» را تکفیرگرا تعریف کرده است در حالی که چنین نیست. او گفت:« واقعیت این است که گروه طالبان متاثر از افکار دیوبندی هستند نه این که عملکرد گروه طالبان بیانگر« اصول دیوبندی» باشد.
آقای کلانتری در بخش دوم سخنانش به تبیین خاستگاه و اندیشه های مکتب دیوبندی پرداخت.
سخنران دیگر این برنامه، سید حسین همایون مصباح، استاد فلسفه بود. او در نخست به نقد ساختاری کتاب پرداخت؛ آقای مصباح نخستین نقدی که به کتاب وارد کرد این بود که از لحاظ استانداردهای علمی، عنوان و محتوایی که نویسنده به آنها پرداخته، این کتاب، کتاب نیست و میشد آن را در حد یک مقاله علمی درآورد.
مورد دیگری که به آن پرداخته شد، «چکیده» کتاب است. او گفت چکیده فقط در مقالههای علمی الزامیت دارد، نه در کتابها، در حالی که اصول پذیرفته علمی در کتابها، این است که کتابها با مقدمه/درامد یا هم پیشگفتار شروع میشوند.
این استاد منتقد، ضمن این که بر دو پیشگفتار در کتاب ایراد گرفت، گفت که منابع کتاب نیز به گونه غیرحرفهای و نامنظم ترتیب شده است که در کتابهای علمی چنین منبع نویسیِ رایج نیست.
مورد دیگری که آقای مصباح به آن پرداخت، این بود که نویسنده در قسمتی از کتاب، نوشته که«خشونتطلبی و تمامیتخواهی»با اسلام پیوندی ناگسستنی دارد، در حالی که چنین ادعایی اساس ندارد و شما در اسلام چنین چیزی را نمی یابید.
آقای مصباح همچنین از نگاه محتوایی نیز به کاستیهای کتاب اشاره نمود و انواع سلفیگری را برشمرده و افزود که نویسنده کتاب از تشریح اندیشههای ساختاری طالبان، سلفیگری و انواع آن، زمینههای تطبیقی سلفیت طالبانی به سادگی عبور کرده است.
در بخش پایانی، این برنامه؛ پرسش و پاسخی میان سخنرانان و اشتراک کنندگان انجام شد.
فرهاد فرامرز