ارگ ریاست جمهوری میگوید که تظاهرات کابل در پیوند به ناامنیها در مناطق مرکزی، پس از گفتگوی تلفنی اشرف غنی با معترضان پایان یافت.
صدها تن از شهروندان کابل در اعتراض به حملات گسترده طالبان به ولسوالیهای جاغوری و مالستان ولایت غزنی و ولسوالی ارزگان خاص ولایت ارزگان، دست به تظاهرات زده بودند. این تظاهرات از شب گذشته (یکشنبه 20 عقرب) آغاز شده بود.
معترضان در مقابل ارگ ریاست جمهوری تجمع کرده و خواهان اعزام نیروهای کمکی به مناطق مرکزی در حمایت از نیروهای محلی شدند.
شاه حسین مرتضوی؛ معاون سخنگوی ارگ گفته است که اشرف غنی با اعتراض کنندگان از طریق تلفن صحبت کرده و جزئیات اقدامات حکومت را در رابطه با تامین امنیت ولسوالیهای مالستان، جاغوری و سایر ولایات با معترضین شریک ساخته است.
معاون سخنگوی ارگ گفته:" رئیس جمهور کشور به اعتراض کنندگان اطمینان داده است که امنیت این ولسوالیها تامین میشود و نیروهای بیشتر اعزام گردیده است."
تظاهرات در شرایطی برگزار شد که خونریزی های یکجانبه طالبان خون آشام در جاغوری و مالستان و ارزگان خاص در سایه سکوت سنگین و ننگین ارگ ریاست جمهوری و نهادهای امنیتی همچنان ادامه دارد.
این تظاهرات اما نسبت به موارد مشابه در گذشته، تفاوت های عمیق و مهم و چشمگیری داشت که لازم است به عنوان مدلول های مهم یک تحول بزرگ سیاسی و جامعه شناختی مورد توجه قرار بگیرند.
۱. خودانگیخته بودن: تظاهرات اخیر، کاملا خودجوش و خودانگیخته بود. گروهی از جوانان و دانشجویان در غرب کابل، شبانه گرد هم آمدند و به سمت ارگ، به راه افتادند و به مرور در مسیر، افراد دیگری هم به آنها افزوده شدند و به این ترتیب، قطره قطره، دریا شدند و صدای اعتراض و دادخواهی آنها یکبار دیگر، خواب سنگین ارگ نشینان و درجه داران امنیتی را آشفته کرد و آنها را با حقارت، به التماس وادار کرد؛ التماسی که در برابر قدرت ملت، بسیار ستودنی است و می تواند به اصلاح اخلاق دولت داری در افغانستان کمک کرده و دولت را در مسیری که قانون اساسی، تعیین کرده قرار دهد و دموکراسی در حال مرگ افغانستان را بار دیگر فربه و بارور و شکوفا سازد.
۲. غیبت معنادار رهبران قومی و موج سواران پوپولیست: دومین ویژگی مهم این اعتراضات غیبت معنادار رهبران سنتی قومی و آرمان گرایان جویای نام و نان و موج سواران پوپولیست بود. در این جنبش خودجوش اعتراضی، نه خبری از رهبران قومی هزاره بود و نه حتی رهبران پوپولیست جنبش به اصطلاح روشنایی و یا جاه طلب های مطرود و منفور جنبش تبسم حضور داشتند. این امر، حرکت اعتراضی جوانان کابل را به یک جنبش آرام نئوآنارشیستی شبیه می ساخت که این بار، با نفی و رد هرگونه اقتدار و رهبری و حتی تشکل و نظم و انسجام سازمانی، به صحنه آمدند. هرچند همین ویژگی هم موجب نشد تا پیاده نظام تروریست های درون دولت، با کمربند انتحاری آماده به کارش، از راه نرسد و عده ای را به خاک و خون نکشد!
با این حال، همین ویژگی مهم نشان داد که مردم معترض، هم در برابر دولت و عملکرد آن در مبارزه با تروریست های فاشیست طالبان، اعتراض دارند و هم به عملکرد رهبران سنتی و شهرت طلب های جنبش های پوپولیستی و قومی، و به همین دلیل، این بار آمدند تا خود بدون رهبری و سازمان دهی و سودجویی ها و فرصت طلبی های سوداگران سیاست و قومیت، حرف خود را بی واسطه به گوش ارگ قدرت برسانند.
۳. پرهیز آگاهانه از شعارهای براندازانه: سومین ویژگی مهم این اعتراضات، پرهیز آگاهانه و خردمندانه جوانان از طرح شعارهای تند و براندازانه علیه دولت و زیر سؤال بردن اصل نظام و نوعی کودتای خاموش علیه بنیادهای سیستم سیاسی حاکم بود. دانشجویانی که در متن و محور این حرکت اعتراضی قرار داشتند، تنها یک مطالبه مشروع داشتند و آن، عمل کردن دولت به وظیفه خود در تأمین امنیت مردم حامی نظام و مبارزه با تهدیدهای تروریستی جاری در مناطق مرکزی بود. آنها نه شعار «مرگ بر ارگ» دادند و نه برای بالا رفتن از دیوارهای ارگ، تقلا کردند و نه با نیروهای امنیتی، درگیر شدند. این نشان می دهد که بدون حضور رهبران فرصت طلب و پوپولیست، مردم تا چه اندازه با استفاده از بلوغ سیاسی و مدنی، در پیگیری مطالبات مشروع و معقول خود، هوشمندانه و آگاهانه عمل می کنند.
با توجه به این شاخصه ها و ویژگی ها، انتظار می رود دولت نیز دست کم این بار با مردم صادق باشد و به وعده هایی که برای بازگرداندن امنیت و سرکوب تروریزم در غزنی و ارزگان و... داده است به سرعت عمل کند.
علی موسوی - جمهور
مقاله تا واقعی بینانه بود.