امرالله صالح؛ معاون نخست ریاست جمهوری میگوید به ریاست ترافیک دستور داده تا پس از این هنگام توزیع پلیت موترها، شماره ۳۹ را حذف کند.
دلیل این کار خودداری مردم از گرفتن پلیت با این شماره و همچنین متوسل شدن به دادن رشوه برای عبور از این عدد در شماره مسلسل پلیت گفته شده است.
از چند سال قبل در افغانستان شایع شده است که شماره ۳۹ نحس است و بعضیها آن را چیزی معادل "بی ناموسی" میدانند.
عدد ۳۹ زمانی به مشکل جدی و خبرساز بدل شد که شماره مسلسل پلاک موترها در افغانستان به جایی رسید که با عدد ۳۹ شروع میشد و کسی حاضر نبود این موترها را بخرد.
صالح نوشته که برخی از مراجعان به خاطر عبور از شماره ۳۹ و ابا ورزی از اخذ پلیت با این شماره تا سه صد دالر رشوه میپردازند.
این تصمیم نشان می دهد که این خرافه خنده دار اکنون به یک معضل ملی تبدیل شده است؛ معضلی که به گفته وزارت داخله یک میلیارد افغانی به ریاست ترافیک، ضرر مالی وارد کرده و حتی باری اعضای لویه جرگه پیمان استراتژیک در زمان کرزی تصمیم گرفتند که کمیته شماره ۳۹ را حذف کنند و به جای آن، کمیته ۴۱ ایجاد کنند.
بر این اساس، معضلی که آقای صالح اکنون برای آن یک راه حل نه چندان معقول پیدا کرده، از سوی خود دولت هم دامن زده شده است؛ زیرا نمایندگان یک جرگه بزرگ ملی هم حاضر نشدند نام کمیته ۳۹ را بر آن بگذارند.
در سال های گذشته، شماری از فعالان اجتماعی حتی کارزارهایی را برای عادی سازی و برچسپزدایی از عدد ۳۹ راه اندازی کردند؛ اما این کارزارها از حمایت دولت، دستگاه های رسمی و ارباب قدرت برخوردار نشد و به نتیجه نرسید.
اما آیا ۳۹ چیزی فراتر از یک عدد است؟ هرگز اینگونه نیست. ۳۹ هم مثل همه اعداد، عددی ریاضی است که به هیچ عنوان قابل حذف نیست. این یک باور غلط و باطل است که به آن برچسپ «بی ناموسی» زده و نظم اجتماعی و اقتصادی یک کشور را آشفته کرده است.
حذف ۳۹ از شماره پلیت موترها نیز به جای حل مساله، پاک کردن صورت مساله است و نمی تواند به رفع بنیادین و ابدی این چالش، کمک کند. مگر اینکه آقای صالح، با تحکم و اقتدار، دامنه سیاست ۳۹ زدایی اش را تا آنجا گسترش دهد که دیگر هیچ موردی با استفاده از این شماره، مورد شمارش قرار نگیرد. آیا امکان پذیر است؟!
پاسخ مشخص است؛ پس به جای حذف ۳۹ باید گام معقول تری برای مواجهه با یک فرهنگ بد برداشته شود و مشکل از ریشه حل گردد.
یکی از راه حل ها، عادی سازی استفاده از عدد ۳۹ است. این نیازمند راه اندازی یک کمپاین عظیم ملی است که از صدر تا ذیل جامعه باید در آن مشارکت کنند. دولت و دستگاه های دولتی و امنیتی، رسانه ها، مکاتب و دانشگاه ها، شبکه های اجتماعی و عامه مردم باید به این کمپاین بپیوندند و برچسپ نحوست و بدنامی و بی ناموسی را از عدد ۳۹ به مثابه یک رقم ساده ریاضی برکنند.
شاید دشوار به نظر برسد؛ اما کاملا امکان پذیر است. به عنوان نمونه، کارگزاران عالیرتبه دولتی، نمایندگان مجلس و همه شخصیت های شاخص و صاحب منصب می توانند با استفاده از عدد ۳۹ در پلیت موترهای خود، این خرافه خنده دار را باطل کنند و باور اکثریت درباره یک عدد را تغییر دهند.
وزارت های اطلاعات و فرهنگ، معارف و تحصیلات عالی نیز به طور مشخص باید اقدامات کارشناسی شده ای را در این زمینه روی دست بگیرند و از بدنامی و شرمی که پیرامون یک رقم، شکل گرفته، برچسپزدایی کنند و ریشه های یک باور عامیانه در این باره را برچینند.
این مایه شرمساری و سرافکندگی است که حتی شخص دوم مملکت هم قادر به مواجهه معقول با یک خرافه کذب و بی ریشه نیست و به جای فرهنگ سازی برای هضم و درک آن به مثابه یک رقم ریاضی، دستور به حذف آن می دهد.
بدون شک، جنگ و پیامدهای ویرانگر آن، فرهنگ و خرد را نیز درست به اندازه دیگر عرصه های حیات اجتماعی در افغانستان، تضعیف کرده و این وظیفه دولت است که برای احیای باورهای درست، مبارزه با اباطیل و اعتقادات شرم آور و ترسیم یک نقشه راه فرهنگی برای نسل نو افغانستان، سیاست ها و راهبردهای قابل اجرایی را تدوین، تصویب و عملیاتی کند؛ اما دولتی که در تغییر باور غلط عوام نسبت به یک عدد ریاضی، ناکام و درمانده می شود، مشخص است که برای احیا، بازسازی و نوسازی سازمان کلی فرهنگ عمومی و باورهای ملی چه برنامه ای دارد و تا چه اندازه در این زمینه، ظرفیت و قابلیت و توانمندی و اراده دارد!
نرگس اعتماد - جمهور