۱

ظهور و زوال یک «قهرمان»

شنبه ۲۳ ثور ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۴۰
طاهر زهیر همان گونه که در ویدیوی کوتاه بعد از «تسلیمی» اش منتشر کرده، خود اذعان می کند که به این نتیجه رسیده که جنگ راه حل نیست و با طالبان «کنار آمده» است؛ بنابراین، قهرمان سازی از کسی که نه یک عکس با کلاشینکوف دارد، نه با طالبان جنگیده و نه در شرایط جنگ، مجبور به تسلیم شدن گردیده، چه توجیهی دارد؟
ظهور و زوال یک «قهرمان»
طاهر زهیر؛ والی پیشین بامیان اخیرا به طالبان تسلیم شد.
 
یک منبع نزدیک به طاهر زهیر به بی‌بی‌سی تایید کرد که او تحت شرایطی به طالبان در ولایت سمنگان تسلیم شده است.
 
او در ویدیویی که یک روز پس از تسلیم شدنش منتشر شده، می‌گوید با طالبان «کنار آمده» و می افزاید که «جنگ و خشونت راه حل قضیه افغانستان نیست.»
 
منبع نزدیک به او گفت «خروج مصون» از افغانستان از جمله شرایط آقای زهیر است.
 
پیشتر نشر عکسی از او در میان نیروهای طالبان واکنش‌های گسترده‌ای را در شبکه های اجتماعی برانگیخته بود.
 
منابع طالبان با نشر این عکس از آقای زهیر اعلام کردند که او «تسلیم» شده است.
 
گفته شده در حدود ۲۰ ماه پس از تسلط طالبان، طاهر زهیر به «مقاومت مسلحانه» پرداخته؛ اما هیچ خبری از درگیری مسلحانه او با طالبان گزارش نشده است.
 
آخرین بار سال گذشته عکسی از طاهر زهیر همراه با مولوی مهدی؛ فرمانده ناراضی هزاره طالبان در بلخاب منتشر شده بود. این تنها مدرکی است که مدعیان «مقاومت» از سوی طاهر زهیر دارند. با این حال، حتی اگر او واقعا در کنار مولوی مهدی با طالبان جنگیده باشد، بزرگترین دستاوردش تسلط فاجعه بار طالبان بر بلخاب و کشتارها، جنایت ها، ویرانگری ها و اهانت های جنگجویان فاشیست این گروه در این منطقه بود و لاغیر.
 
پس از جنگ بلخاب هم مولوی مهدی برای فرار از کشور تقلا کرد و طاهر زهیر نیز به کوه ها یا روستاهای دوردست دره صوف گریخت و از بیم کشته شدن، پنهان شد. بنابراین، طرح ادعای «مقاومت مسلحانه» تنها برخورد خشن طالبان جنایتکار با او را توجیه خواهد کرد و هیچ کمکی به قهرمان سازی از یک قربانی درمانده که در نهایت با شرمساری «تسلیم» شد، نخواهد کرد.
 
فراموش نکنیم که طاهر زهیر پیشتر برای طی کردن پله های «ترقی» به عنوان سخنگوی اشرف غنی به شهرت رسید و برای رسیدن به نام و نان حتی از اهانت آشکار به مقدسات و خیانت به آرمان های قومی اش نیز دریغ نمی کرد. او مرد مقاومت مسلحانه نبود و اکنون هم شایسته عنوان «قهرمانی» نیست.
 
از طرف دیگر، کسانی که تلاش می کنند از او قهرمان بسازند، خود نمی دانند که مرتکب نقض ضمنی اصول اخلاقی می شوند؛ زیرا جرایمی را بر او بار می کنند که هرگز مرتکب نشده است؛ جرایمی که از دید طالبان، جزای آن کمتر از اعدام نیست.
 
طاهر زهیر همان گونه که در ویدیوی کوتاه بعد از «تسلیمی» اش منتشر کرده، خود اذعان می کند که به این نتیجه رسیده که جنگ راه حل نیست و با طالبان «کنار آمده» است؛ بنابراین، قهرمان سازی از کسی که نه یک عکس با کلاشینکوف دارد، نه با طالبان جنگیده و نه در شرایط جنگ، مجبور به تسلیم شدن گردیده، چه توجیهی دارد؟
 
از سوی دیگر، همانطور که اشاره شد، پیامد قهرمان سازی موهوم از کسی که هیچگاه شایسته قهرمان شدن نبوده و تنها هدفش رسیدن به قدرت بوده، سنگین تر از ارزش اعطای این عنوان بزرگ و نامتناسب به طاهر زهیر است. کسانی که او را دوست دارند و با نشر گسترده تصاویر تسلیمی او برایش مویه و «مخته» می کنند و آن را نماد و نشانه «غربت هزاره» می دانند، بهتر است کمی به فکر کمک به او باشند، جرمش را سنگین تر نکنند، مسیر طالبان برای توجیه بدرفتاری احتمالی با او به مثابه یک «بغاوتگر» را همواره نسازند، اجازه دهند او به معامله ای که با طالبان کرده و با آنها «کنار آمده» برسد و آن را عملی کند و از پیامدهای آن منتفع شود.
 
برکشیدن طاهر زهیر به مثابه یک «قهرمان» به نفع هیچکس نیست و بدترین زیان را به خود او می زند. او پس از همراهی نابخردانه اش با مولوی مهدی و تحمیل آن فاجعه مهیب و مرگبار بر مردم بی دفاع بلخاب، در نهایت تصمیم عاقلانه ای گرفت و تسلیم شد تا خود را نجات دهد؛ بنابراین، قهرمان سازها کاری نکنند که تدبیر او برای این مهم بی اثر شود و او نیز به سرنوشت «همرزم» دیگرش مولوی مهدی دچار گردد.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین