آنتونی بلینکن؛ وزیر خارجه امریکا در دوسالگی حاکمیت طالبان بر افغانستان گفته است که هرگونه عادیسازی روابط با این گروه مشروط به حمایت از حقوق زنان و دختران و سایر موارد است.
او افزوده که امریکا تلاش میکند طالبان را در قبال تعهداتی که انجام ندادهاند، از جمله درباره حقوق زنان و دختران پاسخگو قرار دهد.
او همچنین گفته: «ما با طالبان کاملا صریح بودهایم و دهها کشور در سراسر جهان کاملا صریح بودهاند. راه هر گونه روابط عادیتر بین طالبان و سایر کشورها مسدود خواهد بود؛ تا زمانی که حقوق زنان و دختران، از جمله موارد دیگر واقعا حمایت شود.»
بلینکن درباره خروج امریکا از افغانستان گفته که تصمیم برای خروج فوقالعاده دشوار و در عین حال درست بود.
او افزوده: «ما طولانیترین جنگ امریکا را پایان دادیم. برای اولین بار در ۲۰ سال گذشته، ما نسل دیگری از جوانان امریکایی را نداریم که در افغانستان بجنگند و بمیرند.»
بلینکن افزوده که امریکا با خروج از افغانستان میتواند به نحو مؤثرتری با بسیاری از چالشها، از جمله رقابت با قدرتهای بزرگ و بسیاری از مسائل فراملی روبهرو شود.
بخشی از موضع گیری وزیر خارجه امریکا درست است. او به طور ضمنی اذعان می کند که نیروهای امریکایی، افغانستان را ترک کردند تا به اولویت های دیگر امریکا در مصاف با ابرقدرت های رقیب در دیگر نقاط جهان بپردازند. منظور او به طور مشخص، جنگ اوکراین و مهار روسیه است. البته تایوان هم در برنامه استراتژيک امریکا قرار دارد تا در آنجا چین را زمینگیر کند و به این ترتیب، دوران قدرت جهانی خود را برای سال های طولانی، تداوم ببخشد.
با این وجود، او به طور ریاکارانه ای رویکرد واقعی امریکا در قبال طالبان را پشت نقاب دفاع از حقوق بشر و حمایت از زنان و دختران افغان، پنهان می کند. بلینکن بدون اعتنا به اعتراضات گسترده زنان و دختران افغانستان که بدون ذره ای حمایت از سوی امریکا به تنهایی در برابر یک رژیم سرکوبگر و تروریستی مقاومت می کنند که در نتیجه توطئه و تبانی با امریکا به قدرت رسیده، مدعی شد که عادی سازی روابط با طالبان، مشروط به حمایت آنها از زنان و دختران و مسایل دیگر است.
بلینکن به صراحت دروغ می گوید؛ زیرا وضعیت زنان و دختران افغان هرگز برای امریکا مهم نبوده و نیست. شاهد درستی این مدعا بی اعتنایی آشکار امریکا به دادخواست ها، درخواست ها و هشدارهای مکرر زنان برای مشارکت در مذاکرات دوحه با طالبان و پیامدهای هرگونه سازش پنهانی با این نیرو بود.
امریکا تنها از این اهرم برای فشار بر طالبان برای تحمیل پیش شرط ها، تضمین سلطه و تحقق منافع راهبردی خود بهره می برد. به بیان روشن تر، از دید واشنگتن، حقوق زنان و دختران، یک ابزار کارآمد و مؤثر برای فشار بر طالبان و کسب امتیازهای بیشتر است.
در غیر آن صورت، امریکا همین حالا هم با طالبان رابطه دارد و این روابط، حتی فراتر از یک رابطه «عادی» و تعریف شده میان دو دولت مستقل می باشد. دستگاه هایی مانند سیا و پنتاگون و وزارت خارجه و دیگر بخش های دولت امریکا به اذعان مایکل مک کال؛ رییس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا، هر هفته با طالبان در دوحه دیدار و مذاکره می کنند. چندی پیش نیز ۱۵ نماینده امریکایی از دستگاه های مختلف به شمول سیا و پنتاگون با فرستادگان طالبان پشت درهای بسته در دوحه قطر، مذاکره کردند و این مذاکرات، علیرغم اعتراض و محکومیت زنان و دختران افغانستان صورت گرفت.
بنابراین، تظاهر امریکا به حمایت از حقوق زنان و دختران افغانستان، دروغین، ریاکارانه، سیاسی و به منظور پیشبرد اهداف و منافع امریکا در بازی با طالبان است.
درباره ادعای بلینکن مبنی بر اینکه امریکا همچنان «بزرگترین کمک کننده» به «مردم افغانستان» است نیز باید گفت که این کمک ها به نام مردم، مستقیما در اختیار طالبان قرار می گیرد و بخشی از بندهای پنهانی توافق دوحه است؛ بر این اساس، مردم افغانستان که از سوی امریکا به طالبان سپرده شدند، هرگز از کمک های امریکا بهره ای نمی برند.
با این وصف، بلینکن با دیدهدرایی اعلام می کند که نسل دیگری از جوانان امریکایی وجود ندارند که در افغانستان بجنگند و بمیرند. این همان سخنی است که اخیرا از سوی زلمی خلیلزاد خطاب به رهبران سیاسی ضد طالبان نیز مطرح شده بود.
اول اینکه هیچ جوان امریکایی برای مردم افغانستان نجنگیده و نمرده؛ بلکه به خاطر سلطه گری و جاه طلبی استعماری حاکمان خودشان جنگیده و کشته شده اند. دوم اینکه مردم و جریان های سیاسی افغانستان، هرگز هیچ چشمداشت حمایتی از امریکا ندارند؛ بلکه تنها انتظارشان این است که امریکا دست از حمایت و تقویت تروریزم بردارد، کمک های خود به طالبان و القاعده و داعش را قطع کند، در امور داخلی افغانستان، مداخله نکند و مردم و جریان های سیاسی کشور را به حال خود واگذارد تا آنها بتوانند به طور مستقیم و مستقل درباره آینده و سرنوشت خود تصمیم بگیرند. فجایعی که امروز در افغانستان جریان دارد و سلطه طالبان هم بخشی از آن است، حاصل مداخلات و پروژه های ویرانگر و خرابکارانه استعمار نو است.
محمدرضا امینی - جمهور