رهبران غربی چرا به تل‌آویو می‌روند؟

 

براساس گزارش خبرگزاری فرانسه، مکرون به تل‌آویو رفته تا «همبستگی کامل» پاریس با اسرائیل را نشان دهد.

 

مکرون همچنین با آیزاک هرتزوگ، و بنی گانتز و یائیرلاپید رهبران میانه‌رو اپوزیسیون رژیم اسراییل دیدار خواهد کرد.

 

این در حالی است که پیشتر سران کشورهای امریکا، انگلیس، فرانسه، کانادا، آلمان و ایتالیا در بیانیه‌ای مشترک بدون اشاره به حملات مداوم جنگنده‌های رژیم اسراییل به نوار غزه و کشتار مردم فلسطین حمایت خود را از اسراییل اعلام کردند و کشتار کودکان و غیرنظامیان در غزه را «حق دفاع اسرائیل علیه تروریزم» توصیف کردند.

 

این ۶ کشور که خود را متعهد به کمک‌های سیاسی و ارسال کمک‌های نظامی به رژیم اسراییل می‌دانند، در همین حال، از ارتش اسراییل درخواست کردند که در بمباران و کشتار مردم غزه «به قوانین بین‌المللی و حفاظت از غیرنظامیان متعهد باشد.»

 

با این حال، هیچیک از این کشورها تاکنون کشتار مستقیم مردم غزه به ویژه زنان و کودکان فلسطینی از سوی رژيم اسراییل را محکوم نکرده و حتی براساس معیارهای خودشان درباره ارتکاب جنایات جنگی از سوی این رژيم، در حد یک هشدار یا ابراز نگرانی ساده نیز بیانیه‌ ای منتشر نکرده اند؛ در مقابل اما بارها حملات حماس به اسراییل را جنایت جنگی توصیف کرده و گفته اند که در امر «نابودی کامل حماس» در کنار اسراییل می مانند و از هر کمکی که این رژيم به آن نیاز داشته باشند، دریغ نخواهند کرد.

 

بنابراین، جنگ جنایتکارانه ای که اکنون جریان دارد، جنگی است که غرب به طور مستقیم در آن دخالت دارد و رژيم اسراییل به کمک غرب به ویژه امریکا سرگرم کشتار فجیع مردم غزه است.

 

سفرهای مکرر مقام های ارشد تمام دولت های غربی به تل آویو هم از جمله به این هدف صورت می گیرد که آنها نشان دهند که در این شرایط بحرانی به تعبیر خودشان از بقای «کشور یهودی» دفاع می کنند و در کنار رژيم تل آویو برای «نابودی حماس» هستند.

 

در این میان، برای هیچیک از قدرت های غربی حامی رژيم اسراییل و مدعی حقوق بشر، آرمان فلسطین و حق زندگی فلسطینی ها در کشور مستقل خودشان، هیچ ارزشی ندارد و آنها به هیچ عنوان خود را در قبال آن مسئول نمی دانند.

 

در این زمینه حتی مفاد قطعنامه های سازمان ملل نیز به طور آشکار نادیده گرفته می شود؛ زیرا این یک جنگ صلیبی برای حفظ حیات «کشور یهودی» است.

 

در پشت پرده اما مساله مهم تری وجود دارد و آن اینکه سیستم امنیتی و اطلاعاتی اسراییل در پی حمله تاریخی حماس به طور بی سابقه ای فروپاشید. حصارها، موانع و تمهیدات گسترده و پیشرفته و پیچیده ای که این رژيم در طول ده ها سال در اطراف یک باریکه کوچک و متراکم ایجاد کرده بود، علیرغم رصد اطلاعاتی، استخباراتی و نظارتی مستمر و ۲۴ ساعته تحرکات حماس و جهاد اسلامی در عملیات ترکیبی تاریخی ۷ اکتوبر درهم شکست و حماس توانست از تمام موانع عبور کند و هزینه هایی را بر این رژيم تحمیل کند که دست کم طی ۵۰ سال گذشته، سابقه نداشته است.

 

این رویداد، نه تنها اسراییل؛ بلکه سراسر دنیای غرب را در شوک فروبرد. آنها اکنون نگران هویت و موجودیت این رژيم جعلی، پوشالی و بی بنیاد هستند؛ بنابراین یکی از اهداف بسیا رمهم و محوری سفرهای متعدد مقام های غربی به تل آویو این است که آنها به دنیا و سران این رژيم اطمینان دهند که اسراییل متلاشی نخواهد شد و نابودی اسراییل که آرمان اصلی جریان هایی مانند حماس و حزب الله است به زودی تحقق نخواهد یافت.

 

از این منظر، امریکایی ها به طور مستقیم، رهبری جنگ جاری در غزه را به عهده گرفته اند. استقرار سه ناو هواپیمابر امریکایی در آب های مدیترانه، اعزام دو هزار نیروی کمکی، موشک های دوربرد، انتقال سامانه های پیشرفته دفاع موشکی به خاورمیانه، ارسال مقادیر عظیم بمب و موشک و دیگر مهمات جنگی و برنامه ریزی برای چگونگی پیشبرد جنگ مهیبی که اکنون علیه دو میلیون غیرنظامی بی دفاع فلسطینی در جریان است، بخشی از تمهیدات امریکا برای رهبری جنگ است. این رویدادها هرگز در جنگ های قبلی به این ابعاد و گستره، رخ نداده بود و دلیل آن نیز این است که پیش از این، هیچگاه به اندازه امروز، موجودیت اسراییل به خطر نیفتاده بود. اسراییل در نتیجه حملات ترکیبی ۷ اکتوبر حماس به طور ملموس، خطر فروپاشی را حس کرد و قدرت های غربی نیز به وضوح صدای زنگ خطر را شنیدند و برای نجات و بقای این رژيم در حال احتضار با تمام توان وارد عمل شده و تمام ادعاها و شعارهای دروغین حقوق بشری شان را معلق کرده و به باد فراموشی سپرده اند.

 

محمدرضا امینی - جمهور