ین حقیقتی غیرقابل کتمان است که پس از حاکمیت طالبان بر افغانستان، جیش العدل زنده شده و بارها عملیات تروریستی در خاک ایران انجام داده است. این قوت و توانایی در زمان جمهوریت غنی از بین رفته بود...
>>
حمله به چابهار؛ چرا جیش العدل، قدرت گرفت؟
16 حمل 1403 ساعت 23:38
ین حقیقتی غیرقابل کتمان است که پس از حاکمیت طالبان بر افغانستان، جیش العدل زنده شده و بارها عملیات تروریستی در خاک ایران انجام داده است. این قوت و توانایی در زمان جمهوریت غنی از بین رفته بود...
حمله به اماکن عمومی، نظامی و انتظامی شهرهای چابهار و راسک در سیستان و بلوچستان ایران توسط گروهی بنام جیش العدل که گروهی سلفی می باشد موجب به هم ریخته شدن نظم در این دو شهر و تبعات جانی شد. نهایتا با کشته شدن 18 جنگجوی تروریست جیش العدل این حمله مهار شد.
این حمله تا این سطح، کم پیشینه بوده است. جیش العدل که پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی تقریبا به کما رفته بود اخیرا تا سطحی احیا شده که چندین عملیات تروریستی را در سیستان و بلوچستان اجرا کرده است.
چند عامل موجب شد که جیش العدل دوباره تقویت شود.
اولین عامل اغتشاشات سال 1401 بود. از دل این ناآرامی ها مولوی عبدالحمید با ورژن جدید متولد شد. مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان به موازات اغتشاشات سراسری، با معترضان ایرانی همگام شد و بنزین بر آتش اغتشاش ریخت. او که تا قبل از آن از مدافعان سرسخت نظام و رهبری ایران بود به یکباره منتقد و معترض شد و هیجانات و احساسات اعتراضی را در میان بلوچ های زاهدان و اهل سنت بلوچستان برانگیخت و فضای شهر و استان مذکور را ملتهب نگه داشت. از دل این التهاب، زمینه و فرصت خوبی برای جیش العدل و افراطی های ناراضی بلوچ فراهم شد تا دست به اقدامات مسلحانه بزنند و بعضاً عده ای از بلوچ های افراطی رهسپار مراکز جیش العدل شوند.
مولوی عبدالحمید همچنین پس از حاکمیت طالبان با شعف و شادمانی پیروزی آنان را تبریک گفت و از آنها اعلام حمایت کرد. قرابت فکری طالبان با مولوی عبدالحمید، موجبات افسارگسیختگی عبدالحمید را فراهم ساخت تا هر هفته دست به ماجراجویی جدیدی بزند که حاصل آن شد، پیوستن عناصر افراطی به گروه جیش العدل و رسوخ این گروه در میان جمعی از جوانان بلوچ و حالا انجام عملیات نظامی جیش العدل برضد پایگاهها و مراکز سپاه.
عامل دوم را می توان به فعالیت های داعش در نوار مرزی پاکستان-ایران و افغانستان و نواحی بیابانی ولایت نیمروز دانست که با گروهک جیش العدل مناسبات حسنه و همکاری برقرار کردند. داعش در مجاورت مرز ایران علاوه بر ولایت فراه، همراه عناصر خود در نیمروز و سرحدات جنوب غرب افغانستان نیز متصل بوده و به تقویت جیش العدل کمک کرده است.
عامل سوم، طالبان هستند. طالبان به دلایل مختلف حامی جیش العدل هستند. آنها اولاً بخاطر چندین نزاع مرزی که با ایران داشته که آخرین موردش همین امروز بوده؛ از جیش العدل بعنوان ابزار استفاده کرده و می کنند. ثانیاً طالبان بارها از سیاست های مذهبی ایران انتقاد کرده اند و به دلیل قرابت مذهبی با جیش العدل، این گروه را حمایت می کنند.
شاید وسیله ای برای سنجش میزان حمایت و همکاری طالبان با جیش العدل در دست ما نباشد اما این حقیقتی غیرقابل کتمان است که پس از حاکمیت طالبان بر افغانستان، جیش العدل زنده شده و بارها عملیات تروریستی در خاک ایران انجام داده است. این قوت و توانایی در زمان جمهوریت غنی از بین رفته بود؛ طالبان موجبات احیای آنها را فراهم کرده اند. طالبان با تمام گروههای تروریستی منطقه از تروریست های پاکستان گرفته تا تاجیکستان و ازبکستان و چین و ایران و حتی القاعده متحد هستند. همانطور که برای طالبان قطع ارتباط با گروههایی مانند القاعده و حرکت اسلامی ترکستان مشکل است، قطع پیوند با جیش العدل نیز مشکل است.
عامل سوم به شکل غیرقابل انکاری دست پیدا و پنهان اسرائیل در تقویت جیش العدل است. عملیات 15 حمَلِ این گروه دقیقا در زمان اوج تنش ایران و اسرائیل و در آستانه حمله احتمالی نظامی ایران به اسرائیل صورت گرفته است. اسرائیل در این حوزه از جغرافیا فعال است و حتی گمان می رود با برخی فرماندهان و عناصر طالبان نیز مراوده و همکاری دارند.
عامل چهارم حوزه سکونت عناصر جیش العدل در نوار مرزی میان دو طرف سرحد و خاک پاکستان و افغانستان است. نقش ارتش و سازمان استخبارات پاکستان نیز در فعالیت آزادانه جیش العدل غیرقابل کتمان است. اینکه پاکستان از جیش العدل چه می خواهد و چه منافعی از قِبَل این گروهک برای خود می بیند بحثی مجزا است اما جیش العدل اکنون از آخور آی اس آی و طالبان و اسرائیل می خورد و فربه می شود.
جمهوری اسلامی ایران اگر می خواهد دشمنش تبدیل به افعی نشود باید متوجه لانه ها و بسترهای این مارمولک باشد.
محمد جورکشانی- خبرگزاری جمهور
کد مطلب: 170773
آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/170773/