چهارمین نشست شماری از مخالفان سیاسی طالبان در اتریش موسوم به «روند ویانا» با این درخواست به پایان رسید که سازمان ملل در نشست دوحه نباید به حکومت طالبان مشروعیت دهد و روابط با آن را عادیسازی کند.
نمایندگان احزاب و گروههای شرکتکننده در نشست ویانا مشخصا از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد خواستند که با درک وضعیت حساس افغانستان مسئولانه رفتار کند و به درخواستهای مردم افغانستان گوش فرادهد.
نشست دوحه قرار است هفته آینده به میزبانی سازمان ملل در پایتخت قطر برگزار شود. بنا به «هدایت» رهبر طالبان، هیات اعزامی به ریاست ذبیحالله مجاهد، سخنگوی ارشد و شماری از معاونان وزارتخانهها به دوحه خواهند رفت.
در حالی که دست کم هیات طالبان با ترکیبی ضعیف راهی دوحه خواهد شد، ناظران میگویند که شرکت کنندگان نشست ویانا عمدتا چهرههای شاخص، اثرگذار و دارای وجهه اجتماعی و محبوبیت بالای مردمی بودند.
از سوی دیگر، تنوع و تکثر ترکیب شرکتکنندگان نشست ویانا نیز هرگز با نشست دوحه قابل مقایسه نیست؛ نشستی که در آن در نتیجه تبانی سازمان ملل متحد با طالبان تنها طالبان به نمایندگی از افغانستان شرکت میکنند؛ گروهی که حتی مردم افغانستان آن را به رسمیت نمیشناسند و رژیم شان نه مشروعیت داخلی دارد و نه رسمیت بینالمللی.
بنابراین، نشست ویانا به تعبیری نشستی از سوی مردم افغانستان علیه توطئههای بازیگران منطقه و فرامنطقه در نشست دوحه محسوب میشود.
با توجه به همین جایگاه است که از نظر کارشناسان، پیام نشست ویانا بسیار رساتر، قدرتمندتر و موثر از آن چیزی است که انتظار میرفت.
شرکت کنندگان این نشست به سازمان ملل متحد هشدار دادند که از هرگونه تلاش برای عادیسازی رابطه با طالبان خودداری کند.
آنها در عین حال سازمان ملل را به نقض اصول و ارزشهای خودش متهم کردند؛ اصول و ارزشهایی که به این سازمان بینالمللی اعتبار، وجاهت و جایگاه بی طرفانه اعطا میکند تا در حل منازعات بزرگ و بحرانهای ریشهدار و بلندمدت به عنوان میانجی قابل اعتماد برای همه طرفها نقش آفرینی کند.
سازمان ملل متحد اما تحت تاثیر امریکا و در نتیجه تبانی یکجانبه با طالبان، تمام این اصول را نادیده گرفته و اکنون به عنوان یک سازمان جانبدار و غیر بی طرف در مسائل افغانستان سرگرم لابیگری به نفع رژیم حاکم است.
این سازمان که به طور آشکار از امریکا دستور میگیرد و بر اساس منافع راهبردی امریکا عمل میکند در این مورد خاص نیز تحت تاثیر القاعات واشنگتن و خط و نشان استراتژیستهای امریکایی حتی بدیهیترین اصول خود را نیز نادیده گرفته و به جای حمایت از صلح و ثبات و کمک به تسلط مردم بر سرنوشت خویش در جهت تحمیل و توجیه و مشروعیت بخشیدن یک رژیم بدنام، حامی تروریزم و خطری بالفعل برای صلح و امنیت بینالمللی کار میکند.
سازمان ملل متحد حتی اصول صریح این سازمان درباره حفاظت از حقوق بشر، حمایت از قربانیان تروریزم، سرکوب و استبداد و ایستادن در کنار اقلیتهای قربانی توتالیتاریسم قومی و مذهبی در سراسر جهان و در این مورد خاص در افغانستان را نادیده گرفته و بیتوجه به سوابق سیاه طالبان در این زمینهها بی محابا تلاش میکند تا این رژیم بدنام و غیرمسئول را در جامعه جهانی ادغام کند.
بسیار ناامیدکننده است که حتی صدای زنان شجاع و قربانی سیاستهای زن ستیزانه طالبان نیز شنیده نمیشود و سازمان ملل متحد با گردن گذاردن به شرایط یکجانبه طالبان، زنان را از روند دوحه حذف کرده است؛ درست همان کاری که طالبان با زنان در افغانستان کرده اند و نقش آنها را از حیات اجتماعی و سیاسی کشور به طور کامل برچیده اند.
در این میان اما روند ویانا یک صدای متفاوت در میانه تلاشهای بی وقفه سازمان ملل متحد، امریکا و سایر بازیگران منطقهای و فرامطقهای برای رساندن سه پیام مردم افغانستان به گوش جهانیان بود.
نشست ویانا در عین حال به اندازه کافی از تکثر و تنوع تمامی جریانهای سیاسی، نظامی، قومی، مذهبی و گرایشهای متفاوت برخوردار بود تا هیچکس نتواند آن را نادیده بگیرد و اهمیت آن را انکار کند.
بر بنیاد این واقعیتها پیام نشست ویانا بسیار صریح و رسا بود و هشدار این نشست به سازمان ملل متحد به عنوان لابیگر طالبان در نشست دوحه باید مسیر نشست یاد شده را تغییر دهد، در غیر این صورت سازمان ملل متحد نقش تاریخی خود به عنوان یک بازیگر بیطرف در معادلات آینده افغانستان را از دست خواهد داد و دیگر نمیتواند به عنوان یک طرف معتمد برای سایر بازیگران این عرصه عرض اندام کند.
بنابراین انتظار میرود که سازمان ملل پیشاپیش سومین نشست دوحه، هشدار نشست ویانا را جدی بگیرد و درباره تغییر ساختار و دستور کار نشست دوحه تامل کند؛ در غیر آن صورت، تمامی مصوبات و تصمیمهایی که در نشست آینده دوحه اتخاذ میشود از نظر مردم افغانستان بیاعتبار خواهد بود و جریانهای سیاسی، نظامی، قومی و مذهبی کشور نیز از این پس نمیتوانند به سازمان ملل به عنوان یک بازیگر بیطرف اعتماد کنند.
از جانب دیگر در صورتی که سازمان ملل متحد به نقش بیطرفانه خود در مناقشات بینالمللی بازنگردد و بحران افغانستان را از موضع یک سازمان بیطرف مدیریت نکند این امر پیامدهای جدی نسبت به جایگاه این سازمان در سایر مناقشات و بحرانهای جاری در جهان ما خواهد داشت و از اصول صریح منشور این سازمان در ابعاد جهانی، بیش از پیش اعتبارزدایی خواهد کرد.
نرگس اعتماد - جمهور