کمتر از ۵۰ روز پس از درگذشت رقت انگیز سید ابراهیم رئیسی؛ هشتمین رئیس جمهور ایران، ساز و کار قانون اساسی این کشور فعال شد و در نتیجه برگزاری انتخابات زودهنگام میلیونها نفر به پای صندوقهای رای رفتند تا نامزدهای مورد نظر خود را انتخاب کنند.
در دور اول انتخابات که هفته قبل برگزار شد حدود ۴۰ درصد کل رای دهندگان ایرانی رای خود را به صندوقها ریختند که در نتیجه آن مسعود پزشکیان و سعید جلیلی با کسب بیشترین آرا به مرحله دوم راه یافتند.
یک هفته پس از انتخابات اول بار دیگر انتخابات سراسری ریاست جمهوری در همه مناطق ایران و نمایندگی های سیاسی این کشور در دهها شهر جهان برگزار شد.
در دوره دوم انتخابات نرخ مشارکت با رشدی ۹ درصدی به ۴۹ درصد رسید که در نتیجه آن مسعود پزشکیان؛ نامزد اصلاح طلب، سعید جلیلی؛ نامزد مورد حمایت اصولگرایان را شکست داد و پیروز انتخابات شد.
پس از این رویداد هم رهبر جمهوری اسلامی ایران و هم سعید جلیلی و هم سایر رهبران جریان اصولگرا یعنی جریان منتقد و مخالف مسعود پزشکیان و طیف سیاسی حامی او نتیجه انتخابات را پذیرفتند، به رئیس جمهور منتخب تبریک گفتند، برای او آرزوی موفقیت کردند و از عزم و اراده و آمادگی خود برای کمک به دولت آینده ایران اطمینان دادند.
در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران هیچ حادثه امنیتی گزارش نشد. انتخابات در سلامت و شفافیت کامل برگزار شد و همه جریانها و جناحهای سیاسی علی رغم منافع متضاد و اهداف متفاوت به نتیجه اعلام شده تمکین کردند.
حتی رسانهها و کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی نیز سلامت انتخابات را تایید کردند و با پیروزی نامزد اصلاح طلب که گفته میشود از اردوی مقابل جریان حاکم نمایندگی میکند بلوغ دموکراتیک و مردم سالاری توسعه یافته و ریشهدار ایران را مورد تایید قرار دادند.
دو انتخابات سراسری جمهوری اسلامی ایران در عرض یک هفته در منطقهای برگزار شد که در آن دیکتاتورهای سنتی حکمرانی میکنند، سنت سیاسی انتخابات و مشارکت مردمی برای تعیین رئیس جمهور آینده همچنان مطرود و منزوی است و هیچ ارادهای برای تقویت و توسعه دموکراسی و مردم سالاری و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش در ملتهای پیرامون ایران به چشم نمیخورد.
افغانستان نیز در پی بازگشت طالبان به قدرت و البته سالها پیش از آن در نتیجه مصادره قانون اساسی، دخالت مستقیم و اقتدارگرایانه حاکمان فاسد و جاه طلب در روندهای انتخاباتی، دستبرد آشکار به نتایج آرا و انتخاب مردم با استفاده از سلطه سفارتخانههای خارجی نه تنها قربانیها و هزینههای بزرگ و سنگینی که در مسیر مردم سالاری و نهادینه شدن دموکراسی پرداخت شده بود نادیده گرفته و زیر پا گردید؛ بلکه اکنون یک رژیم تمامیتخواه، تمام پشتونی، شدیداً ایدئولوژیک، حامی تروریزم، ضد مردم سالاری و دموکراسی و مخالف اراده واقعی مردم برای تعیین سرنوشت سیاسی کشور با حمایت ابرقدرتهای مدعی دموکراسی و حقوق بشر به قدرت بازگشته است.
در چنین شرایطی برگزاری یک انتخابات سالم، شفاف، امن، فراگیر و مبتنی بر قانون اساسی و اراده واقعی مردم در همسایگی افغانستان درسهای بزرگی برای حاکمان دیروز و امروز ما دارد.
این در حالی است که در هر دو کشور، حاکمان و حکومتهایی بر سرنوشت مردم مسلط هستند که مدعی الهام از احکام الهی و اصول شریعت اسلامی در امر دولت داری و اداره امور مملکت هستند؛ اما در ایران یک الگوی الهام بخش و مردم سالاری دینی اعمال میشود که در آن مردم حرف اول و آخر را میزنند، بر سرنوشت خود مسلط هستند و آینده خود را با رای و تصمیم و اراده و انتخاب آزاد و واقعی خویش رقم میزنند؛ اما در افغانستان ملاهای بیسواد، تندرو، وابسته به جریانهای استخباراتی منطقه، آموزش دیده در مدارس مذهبی پاکستان و تحت تاثیر القائات افراط گرایانه و آموزههای ایدئولوژیک رادیکال و فاقد هرگونه تعهد به میهن و وطن و مردم و ملت افغانستان به کمک ابرقدرتهای خارجی و استخبارات منطقه و فرامنطقه حکومت را در اختیار گرفته و اراده اقتدارگرایانه خود را بر مردم تحمیل و اعمال میکنند.
با این حال همانگونه که در واکنشهای گسترده رهبران سیاسی مخالف طالبان نیز بازتاب یافته انتخابات ریاست جمهوری ایران که در عرض یک هفته دو بار برگزار شد و در آن میلیونها نفر شرکت کردند و نتایج رای گیری تنها چند ساعت پس از پایان انتخابات رسماً اعلام شد و همه طرفها آن را پذیرفتند، یک نمونه ایدهآل و الهام بخش از دموکراسی و مردم سالاری بومی شده و دینی است که در همسایگی افغانستان به نمایش در میآید.
نکته جالب توجه این است که حتی طالبان نیز نتیجه انتخابات ایران را تبریک گفتهاند و این نشان میدهد که آنها این ساز و کار برای تعیین رهبران سیاسی را در کشورهای دیگر به رسمیت میشناسند؛ اما خود حاضر نیستند به رای و اراده و انتخاب مردم افغانستان احترام بگذارند و آنها را در سرنوشت سیاسی خود سهیم سازند.
محمدرضا امینی - جمهور