اسماعیل هنیه؛ رییس دفتر سیاسی حماس، بامداد چهارشنبه ۹ مرداد در تهران ترور شد. او در کنار ده‌ها هیات دیپلماتیک از کشورهای دیگر برای شرکت در مراسم تحلیف رییس جمهور منتخب به ایران سفر کرده بود؛ اما رژیم صهیونیستی بدون اعتنا به قوانین بین‌المللی، حاکمیت ملی کشورهای عضو سازمان ملل و مصونیت هیات‌های دیپلماتیک، شب‌هنگام مرتکب این جنایت شنیع و شرم‌آور شد.
شهید هنیه از سال‌ها پیش در دوحه پایتخت قطر به سر می‌برد و رژيم صهیونیستی در حالی که تهدید کرده بود که رهبران حماس را در هر زمان و مکانی که بتواند ترور خواهد کرد، از ترور او در دوحه پرهیز می‌کرد. این امر می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که از مهم‌ترین آنها بازی دوگانه کشورهای عربی با غرب و محور مقاومت فلسطین، زد و بندهای اطلاعاتی اعراب متحد آمریکا با رژيم صهیونیستی و هم‌پوشانی منافع راهبردی آنها برای ضربه زدن به نقش منطقه‌ای تهران است تا قدرت ایران را انکار کنند و آن را شکننده و آسیب‌پذیر نشان دهند؛ در حالی که محور صلیب - صهیون امروزه توسط جریان‌های مقاومت در منطقه زمین‌گیر شده‌اند و ۹ ماه است که در باتلاق غزه، فقط غیرنظامیان را می‌کشند.
از سوی دیگر، اعراب تحت هژمون غرب که برای شکستن تابوی «عادی‌سازی» رابطه با رژیم صهیونیستی، تقلا میکنند؛ اما نگران محور مقاومت اسلامی در منطقه و عصیان ملت‌های مسلمان هستند، نه تنها نسبت به نسل‌کشی فجیع غزه، سکوت کرده و از کمک به مردم مظلوم فلسطین پرهیز میکنند؛ بلکه به طور پنهانی در حال همکاری با رژيم صهیونیستی هستند تا دامنه این جنگ جنون‌آمیز را به سایر اضلاع محور مقاومت نیز گسترش دهند؛ بنابراین ترور هنیه در تهران، نتیجه تبانی محور شرارت منطقه‌ای با رژيم تل‌آویو بود.
کارکرد دیگر زمان و مکان این ترور، تقویت روایت انحرافی گروه‌های مسلح تکفیری است که جهاد برای آرمان فلسطین را به اهداف راهبردی ایران نسبت می‌دهند و به جای مقابله با رژيم اشغالگر قدس به نیابت از این رژيم، سرگرم ترور و توطئه مبتنی بر تفرقه میان شیعه و سنی در جوامع اسلامی هستند. آنها اکنون با رژيم صهیونیستی همصدا خواهند شد تا این استدلال دروغین را القا کنند که ایران عامل نسل‌کشی فاجعه‌بار جاری در غزه است؛ بنابراین، گروه‌های «جهادی» تکفیری نباید در کنار حماس علیه اسراییل بجنگند!
این در حالی است که ملت‌های مسلمان در کنار محور مقاومت هستند و آرمان فلسطین حتی دیگر محدود به امت اسلامی – اعم از شیعه و سنی – نیست، یک مطالبه جهانی است که به انقلاب دانشجویی در امریکا هم منجر شده و در این میان، سکوت و انفعال و بی‌عملی عمدی گروه‌های تکفیری و تروریستی دست‌آموز امریکا و غرب و اعراب و اسراییل در قبال فاجعه غزه، پرده از ماهیت این گروه‌ها برمی‌دارد و روایت‌های دروغین آنان را برای جهان اسلام و افکار عمومی جهانیان آشکار می‌سازد.
بنابراین، ترور ناجوانمردانه، شنیع و شرم آور اسماعیل هنیه در تهران نه تنها قدرت نظامی، امنیتی و سیاسی ایران در معادلات منطقه‌ای و حتی بین المللی را تضعیف نمی‌کند و ضربه‌ای غیر قابل جبران به محور مقاومت وارد نخواهد کرد؛ بلکه موجب تقویت و تحکیم روابط تهران با محور مقاومت و استحکام عزم جزم آنها برای مقابله با رژیم صهیونیستی و جنایت‌های فاجعه بار جاری در غزه و پاسخگو کردن تمام کسانی که از این جنایت‌ها حمایت میکنند خواهد شد.
از جانب دیگر، این جنایت وقیح و آشکار یک بار دیگر ماهیت ریاکارانه گروه‌های به اصطلاح جهادی و در واقع تروریستی و تکفیری را آشکار می‌کند که در برابر آرمان فلسطین و آزادی قدس سکوت میکنند، از محور مقاومت فاصله می‌گیرند و برای تفرقه افکنی میان امت اسلامی و تضعیف جامعه مسلمین در برابر هژمون صلیب و صهیون در زمین امریکا و اسرائیل بازی میکنند.
بنابراین، ترور اسماعیل هنیه در تهران اگرچه به صورت کاملاً هدفمندانه، برنامه‌ریزی شده و به منظور القای پیام‌های مورد نظر رژیم صهیونیستی امریکا، قدرت‌های غربی و رژیم‌های سرسپرده عربی و البته گروه‌های تروریستی تکفیری انجام شد، برخلاف اهداف مورد نظر این اقدام، این باور را در میان اضلاع مختلف محور مقاومت در کشورهای گوناگون خاورمیانه به ویژه فلسطین، تقویت و توسعه خواهد بخشید که ایران، حامی اصلی و واقعی و صادق محور مقاومت است و این پیوند تا تحقق بزرگترین آرمان این محور یعنی آزادی بیت المقدس، پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی و استقلال ملت‌های مسلمان از سلطه و هژمون استعماری امریکا و غده سرطانی مورد حمایت واشنگتن یعنی رژیم جعلی اسرائیل ادامه خواهد داشت.
محمدرضا امینی - جمهور
