۰

«قهوه پیروزی» یا جام زهر؟

سه شنبه ۲۰ سنبله ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۲۸
قهوه پیروزی پاکستانی‌ها به سرعت جای خود را به جام زهر داد؛ جام زهری که پیامدهای خونین و مرگبار آن نه با قهر - یعنی عملیات عزم استحکام و بمباران‌های هوایی- و نه با مهر - یعنی تغییر ادبیات دیپلماتیک و استفاده از تعابیر مسالمت جویانه در قبال طالبان- قابل کنترل بوده است.
«قهوه پیروزی» یا جام زهر؟
همزمان با ادامه درگیری نیروهای طالبان و مرزبانان پاکستانی در خوست، اسحاق‌ دار؛ معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه پاکستان، با اشاره به سفر سه سال پیش جنرال فیض حمید؛ رییس پیشین استخبارات این کشور (آی‌اس‌آی) به کابل گفته که «نوشیدن یک گیلاس چای» نتواست مشکل امنیتی اسلام‌‌آباد را حل کند.
 
اسحاق دار با انتقاد از سیاست‌های عمران خان، در قبال طالبان افزوده که اقدامات «نادرست» خان سبب افزایش ناآرامی‌ها در این کشور شده است.
 
به باور او، شبه‌نظامیانی که در حمایت از طالبان مقابل حکومت پیشین افغانستان می‌جنگیدند، اکنون در تلاش ناامن ساختن ایالت بلوچستان پاکستان هستند.
 
وزیر امور خارجه پاکستان تصریح کرده: «پاکستان بهای آن یک گیلاس چای را می‌پردازد.»
 
کنایه اسحاق دار به فیض حمید در حالی بیان می‌شود که رسانه‌های پاکستانی در زمانی که فیض حمید در کابل با طالبان قهوه نوشید آن را «قهوه پیروزی» نامیدند و به نحوی سیطره تاریخی پاکستان بر سرنوشت افغانستان را جشن گرفتند؛ جشنی که به نظر می‌رسد دیری نپایید؛ زیرا شبه نظامیان متحد طالبان با الهام از الگوی مبارزاتی آنها برای ایجاد تغییرات افراط گرایانه و رادیکال در پاکستان استفاده کردند و این رویکرد همچنان ادامه دارد و بر روابط دو کشور سایه افکنده است.
 
منابع امنیتی پاکستان ادعا می‌کنند که پس از پیروزی طالبان در افغانستان، فعالیت تروریست‌های پاکستانی مورد حمایت آنها چندین برابر افزایش یافته و این امر از جمله موجب تشدید حملات مرگبار و خونین تروریستی در خاک پاکستان شده است.
 
در این میان، درگیری‌های مرزی که روز به روز افزایش می‌یابد و بر بنیاد ارزیابی‌ها از زمان تسلط طالبان بر افغانستان این گروه بیشترین درگیری مرزی را با مرزبانان پاکستانی داشته تنش و بحران در روابط دوجانبه را وارد ابعاد جدیدی کرده است.
 
طی روزهای اخیر، مرزبانان پاکستانی و ملیشه‌های طالبان در ولایت خوست افغانستان بارها با هم درگیر شدند؛ درگیری‌هایی که گفته می‌شود از دو طرف قربانی گرفته و مقامات محلی طالبان با تحریک شبه نظامیان این گروه به پاسخگویی به هرگونه تجاوز خارجی بر خاک افغانستان بر آتش تنش‌ها می‌دمند.
 
این در حالی است که در جانب مقابل، دست کم پیش از اظهارات اخیر اسحاق دار؛ وزیر خارجه و معاون نخست وزیر پاکستان موضع‌گیری‌های دیپلماتیک اسلام آباد به نفع کاهش تنش و بازسازی روابط با طالبان تغییر کرده بود.
 
به عنوان نمونه، جنرال احمد شریف؛ سخنگوی ارتش پاکستان در یک نشست خبری از افغانستان تحت سلطه طالبان به عنوان کشور برادر و مسلمان یاد کرد و هرگونه تنش در مناسبات اسلام آباد و رژیم طالبان را به تلاش دشمنان دو کشور برای تخریب روابط نسبت داد.
 
با این حال به باور شماری از تحلیلگران پاکستانی، سیاست آشتی جویانه اسلام آباد نیز نتوانسته بر موضع رادیکال طالبان در قبال پاکستان و بازنگری بر روابط پیچیده و تنگاتنگ طالبان افغان با تروریست‌های پاکستانی و سایر متحدان منطقه‌ای آنها تاثیر بگذارد.
 
درگیری‌ های اخیر در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان در خوست نیز این برداشت را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که بحران در روابط طالبان و پاکستان بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که در رسانه‌های پاکستانی بازتاب داده می‌شود.
 
بنابراین به نظر می‌رسد که کنایه اسحاق دار به جنرال فیض حمید درباره آنچه رسانه‌های پاکستانی از آن به عنوان قهوه پیروزی یاد می‌کردند کاملاً درست است؛ قهوه‌ای که نه تنها نتوانست مشکلات دیرینه و تاریخی پاکستان با افغانستان را حل و فصل کند؛ بلکه با سلطه طالبان بر کشور، تروریست‌های منطقه‌ای متحد این گروه برای تکرار تجربه مشابه در کشورهای متبوع خود تحریک شدند و این امر بیش از هر کشور دیگری پاکستان را متاثر کرد. 
 
به این ترتیب، قهوه پیروزی پاکستانی‌ها به سرعت جای خود را به جام زهر داد؛ جام زهری که پیامدهای خونین و مرگبار آن نه با قهر - یعنی عملیات عزم استحکام و بمباران‌های هوایی- و نه با مهر - یعنی تغییر ادبیات دیپلماتیک و استفاده از تعابیر مسالمت جویانه در قبال طالبان- قابل کنترل بوده است.
 
واقعیت دیگر این است که پیامدهای گسترده تنش در روابط طالبان و اسلام آباد تنها به مناسبات دو کشور همسایه محدود نمانده؛ بلکه به بحران سیاسی و تقابل جناحی در درون پاکستان نیز منجر شده و این کشور را بیش از هر زمان دیگری به سمت تجزیه و تلاشی نزدیک کرده است.
 
در کنار لفاظی‌ها و اتهام زنی‌های مداوم میان احزاب و رسانه‌های جریان اصلی مانند حزب مسلم لیگ، حزب مردم و تحریک انصاف به رهبری عمران خان، برنامه ارتش پاکستان برای راه‌اندازی عملیات عزم استحکام در مناطق قبایلی، گمانه زنی‌ها درباره واگذاری پایگاه‌های هوایی پاکستان به امریکا به منظور نظارت بر افغانستان و تاکید مکرر واشنگتن بر آمادگی پنتاگون برای حمایت از پاکستان در آنچه «مبارزه با تروریزم» نامیده می‌شود جامعه سیاسی پاکستان را به شدت قطبی کرده و اعتراضات، انتقادات و راهپیمایی‌های گسترده خیابانی را در پی داشته است.
 
در کنار همه این‌ها قدرت‌گیری بیش از پیش جنبش تحفظ پشتون‌ در منطقه خیبرپختونخوا به ویژه پس از ترور بحث برانگیز شماری از رهبران این جنبش و برخورد امنیتی با اعضای آن توسط ارتش آی اس آی و سایر نهادهای امنیتی و اطلاعاتی پاکستان، موج تجزیه طلبی و بحران امنیتی و سیاسی و اجتماعی در این کشور آشوب زده را تشدید و تقویت کرده است.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین