شیرمحمد عباس استانکزی؛ معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان میگوید که فساد و بیعدالتی در جامعه، مردم را نسبت به نظام بیاعتماد میسازد و با چنین رویکردی دوام بقای نظام به خطر میافتد.
او گفت: «در هر جامعهای که عدالت تأمین نشود و به مردم بهعنوان انسان و مسلمان حقوق مساوی داده نشود، مردم نظام را متعلق به خود نمیدانند و از کشور فرار میکنند.»
این مقام طالبان گفت که افغانها همیشه در میدان جنگ پیروز بودهاند؛ اما در عرصه سیاست شکست خوردهاند.
او تأکید کرد که اگر مسئولان رژیم این گروه نتوانند مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهند و نظام را «پایدار و ماندگار» بسازند، در برابر خدا و «شهدای» ۲۰ سال گذشته پاسخگو خواهند بود.
شیرمحمد عباس استانکزی یکی از مقامات منتقد طالبان و از مخالفان جدی سیاست ها و رویکردهای رهبر منزوی این گروه در قندهار است.
آقای استانکزی که از مذاکره کنندگان ارشد طالبان با امریکا در دفتر سیاسی این گروه در دوحه بود، انتظار میرفت که پس از استقرار رژیم طالبان یکی از مقامات کلیدی و شاخص این رژیم باشد؛ اما به باور کارشناسان و ناظران مسایل طالبان، دو موضوع مانع این رویداد شد: یکی حواشی زندگی شخصی و تفکرات لیبرالی عباس استانکزی و دوم رویکرد نقادانه و معترضانه او نسبت به سیاست های افراطی و رادیکال ملا هبت الله آخوندزاده؛ رهبر این گروه.
همین دو موضوع بود که نه تنها عباس استانکزی را از رسیدن به مدارج بالای قدرت در رژیم طالبان بازداشت؛ بلکه در مقاطعی حتی موجب انزوای کامل او و طرد محسوسش از کانون های تصمیم ساز در داخل رژیم و عدم دسترسی اش به تریبونهای تبلیغاتی و رسانهای آن شد.
با این وجود اما شیرمحمد عباس استانکزی همچنان یک چهره معترض در درون رژیم طالبان باقی مانده است. او هرگاه تریبونی به دست آورده از انتقاد صریح و به چالش کشیدن سیاستهای افراطی و انحصارگرایانه رژیم و رهبران طالبان حذر نکرده است.
اظهارات انتقادی تازه او نیز ناظر به همین رویکرد است و نشان میدهد که عباس استانکزی همچنان با نگرانی و اضطراب نسبت به چشم انداز بقای رژیم طالبان می نگرد و رفتار و رویکرد کنونی رهبران حاکم بر این رژیم را تهدیدی برای آینده آن ارزیابی میکند.
به عبارت دیگر، عباس استانکزی نگران است؛ نگران آینده طالبان، نگران تکرار تجارب تلخ رژیمهای گذشته، نگران فسادی که روز به روز افزایش پیدا میکند، نگران انحصار قدرت، نگران پیامدهای حذف مردم از کانونهای تصمیمگیری و صحنه سیاست عمومی، نگران بیعدالتی قومی، نگران بیاعتمادی همگانی نسبت به ماهیت رژیم، نگران فرار گروهی مردم از کشور و مهاجرتهای دسته جمعی، نگرانی از میان رفتن امید به آینده، نگران گسترش بیسوادی و فقر، نگران روابط محدود رژیم طالبان با جامعه جهانی و ناتوانی سران این رژیم به شکستن دیوارهای بلند انزوا و عبور از سیاستهای مناقشه برانگیزی که جهان را نسبت به طالبان بدبین میکند.
البته هیچ یک از این نگرانیها وفاداری بی چون و چرای عباس استانکزی به اصول طالبان را زیر سوال نمیبرد، سوابق سیاه گذشته او در همراهی و حمایت از یک گروه تروریستی بدنام را توجیه نمیکند، تلاشهای فشرده او برای به قدرت رساندن این رژیم و تحمیل آن بر مردم افغانستان را پنهان نمیتواند. عباس استانکزی در خوشبینانهترین حالت یک طالب است، یک طالب وفادار به اصول ایدئولوژیک، ارزشهای قومی و قبیلهای و زد و بندهای استخباراتی طالبان با سازمانهای جاسوسی منطقه و جهان.
بنابراین نگرانی اصلی او خطر فروپاشی زودهنگام رژیم طالبان در نتیجه سیاستهای ویرانگر و رویکردهای مناقشه برانگیز رهبران انعطاف ناپذیر و رادیکال آن است.
بخشی از موضع گیریهای انتقادی او حتی میتواند انگیزههای شخصی داشته باشد. یعنی اگر عباس استانکزی در موقعیت افرادی مانند ملا برادر یا مولوی عبدالکبیر یا سراج الدین حقانی یا ملا یعقوب یا متقی قرار میداشت شاید هیچگاه به اندازه امروز برابر سیاستهای سرکوبگرانه رژیم اعتراض نمیکرد و نسبت به پیامدهای مخرب آن هشدار نمیداد.
با این حال و بیتوجه به انگیزههای واقعی عباس استانکزی از بیان بیپرده و بیپروای مواضع انتقادی و اعتراضیاش در برابر سیاستهای اصولی رژیم طالبان که عمدتاً از جانب ملا هبت الله آخوندزاده در قندهار صادر میشود این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که او به راستی نگران است و این نگرانی را بیپرده ابراز میکند تا رهبران این گروه را به بازاندیشی و تجدید نظر در مسیری که در پیش گرفتهاند فرابخواند و به این ترتیب، از فروپاشی سریع رژیم حاکم جلوگیری کند قبل از آنکه خیلی دیر شود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور