یو شیا یونگ؛ نماینده ویژه چین برای افغانستان میگوید که پکن با کشورهای منطقه در حال رایزنی درباره به رسمیت شناختن طالبان است.
او گفت: «درباره به رسمیتشناسی، چین نهتنها با طالبان؛ بلکه با کشورهای همسایه و منطقه نیز در حال رایزنی است. با تلاشهای چین، کشورهای همسایه، منطقه و گروه طالبان، اجماعی شکل گرفته است که جامعه جهانی باید با گروه طالبان در کابل وارد تعامل شود.»
این مقام چینی همچنین گفت که نگرانی برخی کشورها از حضور گروههایی در افغانستان میتواند به روابط کابل با این کشورها آسیب بزند؛ از همین رو یو شیا یونگ بر حل این مساله به گونهای که قناعت کشورها حاصل شود تأکید کرد.
شکی وجود ندارد که چین به نیابت از طالبان برای به رسمیت شناختن این رژیم در سطح منطقه و حتی جهان تلاش میکند. آنچه برای چینیها اهمیت دارد تامین منافع استراتژیک و تسهیل زمینههای سلطه پکن بر منابع اقتصادی افغانستان است. با این حال با شناختی که از چین وجود دارد این کشور برخلاف امریکا و قدرتهای غربی تمایل چندانی به صرف هزینههای هنگفت مالی برای حمایت از رژیمهای نامشروع متحد خود ندارد و در قبال آن، حاضر است به نیابت از این رژیمها در عرصه بینالمللی فعال باشد و یا از آنها حمایت سیاسی به عمل آورد.
ناترازی غیرقابل مقایسه در میزان کمکهای ارائه شده از سوی چین و ایالات متحده در طول سه سال گذشته به رژیم طالبان که بر بنیاد یک ارزیابی حدود ۴۷ برابر کمتر از کمکهای امریکاست به وضوح نشان میدهد که چینیها علیرغم تظاهرشان به حمایت از رژیم طالبان برای تامین منابع مالی این رژیم هزینه نکردهاند.
در مقابل اما چین برخلاف امریکا همواره در مجامع جهانی سخنگوی طالبان بوده و برای اصلاح روابط و تسهیل تعامل و حتی به رسمیت شناختن این رژیم از سوی کشورهای منطقه و جهان به طور مذبوحانهای تلاش کرده است.
با این وجود از نظر کارشناسان، امید چندانی به موفقیت پروژه سیاسی جدید چینیها برای رسمیت بخشیدن به رژیم طالبان وجود ندارد. امریکا همچنان بزرگترین مانع در این مسیر محسوب میشود و چین به تنهایی قادر به تغییر فضای سیاسی جامعه جهانی به نفع طالبان نیست.
از سوی دیگر، همانگونه که در سه سال گذشته شاهد بودهایم هیچ کشوری حاضر نیست که پیش از ایالات متحده امریکا و سایر قدرتهای غربی به طور یکجانبه رژیم طالبان را به رسمیت بشناسد و هزینههای سیاسی ناشی از این اقدام را متحمل شود. این قاعده حتی شامل خود چین نیز میشود و درست به همین دلیل است که پکن علیرغم پذیرش رسمی سفیر طالبان و معرفی سفیر خود برای افغانستان تاکنون از به رسمیت شناختن حکومت این گروه پرهیز کرده است.
به این ترتیب به نظر میرسد که کارزار تازه چینیها برای کسب مشروعیت خارجی برای رژیم طالبان پیش از آنکه مبتنی بر یک راهبرد استراتژیک و بلندنظرانه سیاسی از جانب پکن باشد یک بازی تبلیغاتی برای جلب توجه، حمایت و اعتماد رهبران طالبان به چین و در نتیجه آن، دستیابی چینیها به امتیازات و منافع بزرگ مورد نظر خود از رهگذر تعامل با طالبان است.
در این میان البته اهداف و منافع سیاسی و راهبردی رهبران پکن را نیز نباید نادیده گرفت. آنها با توجه به تغییرات بزرگی که به دنبال بازگشت دوباره دونالد ترامپ به قدرت در سطح بین المللی و روابط بین الدول در حال رخ دادن است ناگزیر اند سیاست خارجی خود را به گونهای ساماندهی کنند که از منافع و اولویتهای استراتژیک چین در معادلات جهانی به خوبی پاسداری کنند.
یکی از مواردی که در پی قدرتگیری دوباره ترامپ برای چینیها از اهمیت مضاعف برخوردار است نگاه خصمانه ترامپ به حضور چین و سیطره این کشور بر افغانستان پساخروج است.
پکن با نگرانی منتظر آغاز به کار دولت ترامپ و روشن شدن خطوط سیاست خارجی آن به ویژه در قبال افغانستان طالبان و رابطه آن با چین است. او که در گذشته بارها و به صراحت نسبت به «اشغال» افغانستان توسط چین در پی خروج نیروهای امریکایی و تسلط نظامیان چینی بر پایگاه هوایی بگرام سخن گفته است و از جانب دیگر، رژیم طالبان در پی امضای توافقنامه دوحه با دولت ترامپ به قدرت دست یافت، آیا در دوره دوم حاکمیت او روابط طالبان و امریکا ستخوش تغییرات بنیادی میشود؟ جایگاه چین در سیاست خارجی طالبان در دوره ترامپ چگونه خواهد بود؟
با توجه به همین نگرانیها و ابهامات است که رهبران چین در اقدامی پیشدستانه احتمالاً تلاش میکنند تا با راهاندازی کارزار رسمیت بخشیدن به رژیم طالبان، بزرگترین آرزوی رهبران این رژیم را برآورده کرده و با تحکیم و تحمیل تسلط خود بر افغانستان تحت اشغال طالبان کار ترامپ برای تخریب روابط پکن کابل را دشوارتر سازند.
با این همه و با توجه به ملاحظاتی که در بالا اشاره شد پیش بینی نمیشود که کارزار سیاسی چین برای به رسمیت شناختن طالبان و ترغیب کشورهای منطقه به این اقدام، دست کم در آینده قابل پیشبینی موفق شود؛ اما شکی وجود ندارد که این کارزار طالبان را بیش از پیش به چین نزدیکتر میکند و همین رویداد، ممکن است روابط دوطرف را از آسیبهای ناشی از سیاست خارجی خصمانه ترامپ مصون نگه دارد.
محمدرضا امینی - جمهور