محمدحسن آخوند؛ نخستوزیر طالبان با ارسال نامهای به ابومحمد جولانی؛ رئیس موقت سوریه تبریک گفت. ملا حسن در این پیام به جولانی برای غلبه بر چالشهای سوریه آرزوی موفقیت کرد.
او همچنین بر تقویت روابط «برادرانه افغانستان و سوریه» و تحکیم منافع دو ملت تاکید کرد.
در ماه جدی هم امیرخان متقی؛ وزیر خارجه طالبان با اسعد حسن شیبانی؛ وزیر خارجه رژیم سوریه تلفونی گفتگو کرد.
این در حالی است که طالبان پیش از این به نخست وزیر جدید پاکستان و رئیس جمهور جدید ایران تبریک نگفته بودند.
پیام تبریک ملا حسن آخوند به ابومحمد جولانی اگرچه دیرهنگام صادر شده؛ اما نشان میدهد که طالبان نگاه ویژهای به حاکمیت تحریرالشام بر سوریه دارند؛ همان نگاهی که بسیاری از گروههای جهادی و تروریستی نسبت به این رویداد دارند و ناشی از ریشه های مشترک و رویاهای مشابه آنان است.
از نظر آنها سقوط سوریه به کام تروریستهای تحریرالشام و مشروعیت یافتن ابومحمد جولانی که پیش از این سابقه عضویت در داعش و القاعده را نیز داشته، درست به اندازه تسلط طالبان بر افغانستان یک پیروزی شگرف برای جنبشهای جهادی به حساب میآید.
نکته قابل تامل اما این است که علی رغم فاصله گرفتن ابومحمد جولانی از رژیم طالبان و تلاشهای مذبوحانه او برای تغییر چهره تحریرالشام به مثابه یک گروه بدنام تروریستی، طالبان همچنان با تروریستهای تحریرالشام احساس همذات پنداری میکنند و سیطره آنها بر سرنوشت سوریه را جشن میگیرند.
این در حالی است که جولانی برخلاف رهبران طالبان، مکاتب و دانشگاهها را به روی زنان و دختران باز گذاشته، به زنان غالباً سکولار سوری آزادی انتخاب پوشش داده و حتی از تلاش برای انسداد کلوبهای شبانه و کانونهای فساد و فحشا در سوریه نیز آگاهانه پرهیز کرده است.
فرمانده تروریستهای تحریرالشام که اکنون رئیس جمهور موقت سوریه است، همچنین با تغییرات سریع ظاهری از یک تروریست جهادی تندرو و افراطگرا در نقش سیاستمدار تکنوکرات و دگراندیش درآمده، دریشی میپوشد، نکتایی میبندد و ژست های روشنفکرانه میگیرد.
اقداماتی که از یک سو شگفتی و تعجب گروههای تروریستی متحد تحریرالشام را برانگیخته و از جانب دیگر، زمینه ساز تعامل و چراغ سبز قدرتهای غربی به رژیم حاکم بر سوریه برای حذف نام ابومحمد جولانی و تحریرالشام تحت رهبری او از فهرست افراد و گروههای تروریستی و حتی احتمال لغو تحریمهای ضد سوری از سوی آنان شده است.
از جانب دیگر، مقامات طالبان در حالی به ارتباطات و مراودات خود با رژیم حاکم بر سوریه ادامه میدهند که ابومحمد جولانی پیش از این به صراحت اعلام کرده است که مایل نیست رژیمی شبیه طالبان در سوریه ایجاد کند. او در این زمینه به سهم ۶۰ درصدی زنان و دختران ادلب در تحصیلات دانشگاهی اشاره کرده و گفته است که زنان در سوریه تحت کنترل او اجازه رفتن به مکاتب و دانشگاهها را خواهند داشت؛ چیزی که در افغانستان زیر سیطره طالبان کاملاً ممنوع است.
با این همه اما چرا رویکردهای سکولاریستی و هنجارشکنانه ابومحمد جولانی که سابقهای طولانی در عضویت و همکاری با گروههای بدنام تروریستی مانند القاعده و داعش را نیز داشته، موجب فاصله گرفتن رژیم طالبان از حاکمیت تحریرالشام بر سوریه نمیشود؟
پاسخ سادهای برای این پرسش وجود ندارد؛ اما شاید یکی از عمدهترین دلایل این رویکرد آن باشد که هم طالبان و هم تحریرالشام به مثابه گروههای تروریستی دست آموز سازمانهای استخباراتی خارجی برای اهداف مشخصی پایه گذاری شده و به قدرت رسیدهاند. بنابراین هر نقشی که به آنها اگذار میشود بر اساس نیازها، نقشهها، منافع و اهداف راهبردی سازمانهای تشکیل دهنده آنان است.
اگر این برداشت درست باشد، طالبان حاکم بر افغانستان ماموریت دارند تا با بستن دروازههای مکاتب و دانشگاهها به روی زنان و دختران و ممنوعیت کار آنان در سازمانهای دولتی و سایر اقدامات سرکوبگرانه و ضد انسانی، چهرهای خشک و خشن و انعطاف ناپذیر از اسلام و افغانستان به جهان ارائه کنند تا به این ترتیب، روند عملیاتی شدن پروژههای بعدی قدرتهای غربی و سازمانهای جاسوسی وابسته به آنها در افغانستان و منطقه تسهیل شود.
در سوریه اما تسلط تروریستهای تحریرالشام در پی نبرد طولانی غرب و اعراب و اسرائیل برای سرنگونی رژیم بشار اسد رخ داد و مهمتر از آن اینکه سقوط رژیم چند ده ساله خاندان اسد، بخشی از پروژههای مشترک امریکا، اسرائیل و متحدان بینالمللی و منطقهای آنان به منظور تضعیف محور مقاومت مورد حمایت ایران در خاورمیانه بود. درست به همین جهت، بنیامین نتانیاهو؛ نخست وزیر رژیم اسرائیل تنها چند روز پیش از آغاز جنگ تحریرالشام علیه دولت سوریه، بشار اسد را تهدید کرد و چند روز پس از سقوط بشار اسد نیز با اشغال بخشهایی از خاک سوریه و بمباران مراکز استراتژیک نظامی این کشور رسماً اعلام کرد که ما نقشه خاورمیانه را تغییر میدهیم.
بنابراین ماموریتی که به ابومحمد جولانی به عنوان یکی دیگر از تروریستهای دست آموز قدرتهای غربی، اسرائیل و متحدان آنان واگذار شده، تغییر نقش به مثابه یک دیپلمات انعطاف پذیر، اهل مدارا، دگراندیش، حامی حقوق بشر و حافظ حقوق زنان است تا به این ترتیب، سوریه به رهبری او به سرعت به جامعه جهانی ادغام شود و مسیر تحکیم حاکمیت تروریستهای دیروز بر سرنوشت امروز سوریه با حمایت امریکا، اسرائیل، ترکیه و سایر بازیگران، هموار و حذف کامل بازیگران دیروز از جمله ایران، روسیه و متحدان آنها به ویژه محور مقاومت در سوریه و چه بسا دیگر مناطق مورد مناقشه در خاورمیانه تحقق پیدا کند.
محمدرضا امینی - جمهور