همزمان با گزارشها در باره تشدید اختلافات درونی طالبان، مایک سمپل؛ معاون سابق فرستاده اتحادیه اروپا برای افغانستان گفت که شبکه حقانی در حال رایزنی با فرماندهان خود در سراسر افغانستان است.
او گفت که نمایندگان حقانی فرماندهان این شبکه را به «ایستادگی» در برابر هبتالله آخوندزاده ترغیب میکنند. با این حال، او میگوید با توجه به پیچیدگی اوضاع افغانستان، پیشبینی درگیری مستقیم میان حقانی و هبتالله دشوار است.
به باور او بسیاری از اعضا و رهبران طالبان احساس میکنند که از تصمیمگیریها کنار گذاشته شدهاند.
این مقام سابق نمایندگی اتحادیه اروپا در افغانستان به موارد و نکات نسبتاً بدیهی اشاره کرده است؛ زیرا روند رویدادها تحلیل این وقایع را کاملاً امکانپذیر کرده و از تحولی بزرگ در زیر پوست حاکمیت طالبان پرده برداشته است.
آگاهان میگویند که دودستگی، اختلاف، تنش و تقابل میان شبکه حقانی و حلقه قندهار جای هیچ تردیدی درباره هر احتمالی در آینده نزدیک باقی نگذاشته است. اکنون همه نگاهها به این سمت دوخته شده که طرفهای درگیر چه میکنند. کدامیک از طرفها برنده میشود و چشم انداز حاکمیت طالبان چگونه رقم خواهد خورد.
مساله مهم این است که پاکستان به شدت در تلاش است تا به این تقابل و تنش دامن بزند؛ زیرا به نفع اسلام آباد است که از جنگ قدرت و تقابلهای داخلی برای تضعیف حاکمیت رژیم طالبان استفاده کند و رهبران رژیم را به تمکین در برابر خواستههای خود وادار سازد.
از نظر سنتی، حقانیها بیشتر از سایر جناحها مطیع و گوش به فرمان آی اس آی پاکستان بوده اند. بنابراین، دور از انتظار نیست که آی اس آی با تلاش فشرده، حلقات نزدیک به شبکه حقانی را به تقابلهای بیشتر با ملا هبت الله و اطرافیان او در قندهار تحریک کند.
اگرچه گفته میشود که شبکه حقانی روابط بسیار پیچیده و تنگاتنگی با گروههای تروریستی فرامرزی دارد و از این منظر شاید این برداشت که تروریستهای پاکستانی نیز با برخورداری از حمایت شبکه حقانی اقدام به حملات مرگبار تروریستی در داخل خاک پاکستان میکنند، منطقی به نظر برسد؛ اما تجربه نشان داده است که هرگاه جنرالهای پاکستانی برای تغییر وضعیت امنیتی و درگیریهای داخلی در افغانستان نیازمند مزدوران جنگی بوده اند، شبکه حقانی به خوبی این نقش را ایفا کرده و اهداف و ماموریتهای مورد انتظار پاکستانیها را عملیاتی کرده است.
از طرف دیگر، طی چند ده سال گذشته، اصولاً هیچ اتفاقی در افغانستان رخ نداده که یک طرف آن پاکستان نبوده باشد. این قاعده به ویژه در ارتباط با طالبان اهمیت مضاعف پیدا میکند؛ زیرا طالبان خود دست پرورده پاکستان هستند و پاکستانیها هرگونه که اراده کنند میتوانند از طالبان برای تحقق اهداف و تحمیل هژمون خود بر سرنوشت افغانستان استفاده کنند.
اینکه گفته میشود سراج الدین حقانی کابل را ترک کرده و در مناطق قبایلی افغانستان در ولایت خوست به سر میبرد نیز بی ارتباط با تحولات و تنشهای جاری در روابط طالبان و پاکستان نیست.
تشدید حملات خونین و مرگبار تروریستی در پاکستان عزم سران اسلام آباد و درجهداران راولپندی برای دخالتهای بیشتر در امور افغانستان و دامن زدن به اختلافات داخلی طالبان را جزم تر خواهد کرد.
پاکستانیها اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند تا روند رویدادها و وقایع امنیتی در داخل مرزهای خود را به سمت افغانستان هدایت کنند؛ بنابراین انتظار میرود که تنشهای تشدید شونده میان شبکه حقانی و حلقه قندهار به رهبری ملا هبت الله آخوندزاده، طی روزهای آینده گسترش پیدا کند.
یکی دیگر، از عواملی که پاکستان را به حمایت از تنشهای داخلی طالبان برمیانگیزد، پرهیز آگاهانه اسلام آباد از کمک به سایر جریانهای نظامی ضد طالبان است؛ زیرا پاکستانیها هرگز مایل نیستند که سالها سرمایهگذاری خود روی طالبان را به سادگی ضرب صفر کنند و با قدرت بخشیدن به جریانهای قومی مخالف این گروه، علیرغم هزینههای هنگفت در حالی که هیچ اطمینانی وجود ندارد که نفوذ و سیطره خود بر گروههای ضد طالبان را به اندازه طالبان حفظ کنند، به خانه اول بازگردند.
بنابراین، پاکستان هنوز هم مایل به مدیریت طالبان در راستای منافع و اهداف خود است و تلاش میکند تا از طریق دامن زدن به تنشهای داخلی و جنگ شدید قدرت میان جناحهای تشکیل دهنده این رژیم، زمینه تحمیل تسلط خود بر افغانستان تحت سیطره طالبان را فراهم سازد بدون اینکه نیاز به فعال کردن گزینههایی مانند تغییر رژیم یا آغاز یک جنگ جدید، گسترده و طولانی داخلی باشد.
بر اساس بازیای که اکنون جریان دارد و پاکستان قویاً از آن حمایت میکند، آینده رژیم «امارت» را سرنوشت جدال جاری میان شبکه حقانی و ملا هبت الله آخوندزاده تعیین خواهد کرد؛ جدالی که روز به روز گسترش مییابد، ابعاد و زوایای آن آشکارتر میشود و تلاش طالبان برای عادی جلوه دادن وضعیت به طور مضحکی بینتیجه بوده است.
عبدالمتین فرهمند - جمهور